«جعفر» در حدود دو سال بعد از برادرش عثمان به دنیا آمده است. پدرش امیرالمؤمنین علیهالسلام و مادرش فاطمه «امالبنین» بود. «جعفر» دو سال با پدر و در حدود دوازده سال با برادرش امام مجتبی علیهالسلام و حدود بیست و یک سال، یعنی در همه عمر با امام حسین علیهالسلام میزیست. سیرهنویسان گفتهاند: هنگامی که برادران پدری و مادری عباس علیهالسلام - عبدالله و عثمان - به شهادت رسیدند، جعفر را فراخواند و به او فرمود: «تقدم الی الحرب حتی اراک قتیلا کاخویک، فاحتسبک کما احتسبتهما، فانه لا ولد لکم؛ به سوی جنگ پیشرو تا این که تو را مثل دو برادرت شهید ببینم، پس آن را به حساب خداوند بگذارم، همان گونه که آن دو را به حساب (خداوند) گذاردهام، چرا که شما فرزند ندارید» جعفر راهی کارزار شد و بر دشمنان سخت گرفت. او در حالی که با شمشیر میزد این گونه رجز میخواند:«انی انا جعفر دوالمعالی ابنعلی الخیر ذو النوالذاک الوصی ذوالسنا و الوالی حسبی بعمی جعفر و الخالاحمی حسینا ذی الندی المفضال؛ .من البته جعفر صاحب مراتب هستم، پسر علی نیکوکار و بخشنده هستم؛او که وحی پیامبر و دارای مراتب بلند و دارای ولایت است؛ مرا کافی است که عمویم جعفر طیار و دایی من باشد؛حسین را حمایت میکنم که او صاحب فضائل و کرم است» ابوالفرج اصفهانی میگوید: «خولی بن یزید اصبحی» بر او سخت گرفت و او را به شهادت رسانید. ابومخنف گفت: بلکه «هانی بن ثبیت» که برادرش را کشته بود او را نیز به شهادت رسانید. .در زیارت ناحیه آمده: «السلام علی جعفر بن امیرالمؤمنین، الصابر (بنفسه) نفسه محتسبا و النائی عن الاوطان مغتربا، المستسلم للقتال، المستقدم للنزال، المکثور بالرجال؛ سلام بر جعفر فرزند امیرالمؤمنین شکیبای بر نفس خویش و حسابگری که به حساب خدای تعالی تلاش کرد و کسی که تنها سرزمین خود را ترک کرده و به غربتی روی آورده بود. او خود را تسلیم جنگ کرد و پیشتاز ستیز شد. او با گروهی انبوه درگیر شد (تا به شهادت رسید)». سپس آمده: «خدا قاتل او «هانی بن ثبیت» را لعنت کند و از رحمتش دور بدارد»