خلاصه آمار

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همسر شهید باکری» ثبت شده است


با چند تایی از بچه هاس سپاه توی یه خونه ساکن شده بودیم یه روز که حمید از منظقه اومد به شوخی گفتم :

دلم میخواد یه بار بیایی و ببینی اینجا رو زدن و من هم کشته شدم اون وقت برام بخونی شهادتت مبارک 

بعد شروع کردم به راه رفتن و این جمله را تکرار کردم...

دیدم از حمید صدایی در نمیاد نگاه کردم دیدم داره گریه میکنه جا خوردم گفتم :

 تو خیلی بی انصافی هر روز میری تو آتش دشمن و من چشم به راه تو  اون وقت طاقت اشک ریختن من  رو نداری و نمیزاری من گریه کنم ؛ حالا خودت نشستی و جلوی من داری گریه میکنی ؟

سرش رو بالا اورد و گفت : 

فاطمه جان به خدا قسم اگه تو نباشی من اصلا از جبهه بر نمیگردم.

خاطره همسر شهیدحمید باکری

+ پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور