شبهه:
چگونه است که کسی مثل مدرس ، که شخص رضاشاه و سلطنش را پذیرا نبود چندین دوره نماینده مجلس شد . ولی شورای نگهبان کسانی را که نظام جمهوری اسلامی را پذیرا هستند و بعضا در سالهای دفاع مقدس تا پای جان از جمهوری اسلامی دفاع کردند ، اجازه ی ورود به مجلس نمی دهد . آن یکی را دیکتاتوری می نامیم و این یکی را دموکراسی اسلامی.
داستان چیست ؟
پاسخ شبهه :
اگر کسی اندک مطالعه ای از انقلاب مشروطیت و قانون اساسی حاصل از آن داشته باشد، که در سال ۱۲۸۵ شمسی به امضای مظفرالدین شاه رسید، پی خواهد برد که اصلی در آن قانون بیان شده بود، بنام «اصل تراز»
(اصل دوم متمم قانون اساسی.)
طبق این اصل، هئیتی ۵ نفره از علمای تراز اول کشور، باید بر مصوبات مجلس ملی نظارت بکنند.که بعلت اصرار مردم و فشار علما در دوره های اول، اجرایی شد و بعدها دیگر اجرایی نکردند.
با تورقی در تاریخ میتوان گفت ساختار مشابه شورای نگهبان و نظارت مشابه نظارت استصوابی کنونی شورای نگهبان در دوران مشروطه نیز از سوی شیخ فضلالله نوری تئوریزه شده بود.
ساختاری که در آن دوران به عنوان اصل تراز معروف و برای فقها و علمای دین وظیفه "نظارت" تعریف شده بود.
بر همین اساس نیز علما و روحانیون با طرح نظریات نوین که از فقه سیاسی شیعه نشأت میگرفت به مقابله با #مشروطهخواهان غربگرا پرداختند.
به عبارتی وقتی غربگرایان تحصن در سفارت انگلیس را راه رسیدن به مشروطه میدانستند، شیخ فضلالله نوری با طرح نظریه مشروطه مشروعه به دنبال #تطبیق_قوانین با #شرع_مقدس اسلام شد و تلاش کرد تا از افول ارزشهای اسلامی به دست غربگرایان جلوگیری کند.
اولین و صریحترین
درخواست او نظارت علما بر قانون اساسی و مجلس بود.
این عالم آگاه به درستی تشخیص داده بود که نظارت علما بر شرعی و اسلامی بودن تصمیمات مجلس بهترین گزینه برای جلوگیری از نفوذ سکولاریسم است.
بنابراین؛ مرحوم مدرس در دور دوم مجلس ملی بعنوان یکی از علمای تراز اول، وارد مجلس شد.
آنزمان علمای نجف ۵ نفر را بعنوان علمای تراز اول برای حضور در مجلس پیشنهاد کردند.
که مرحوم مدرس و آیت الله محمد ملایری جزء این ۵تن بودند که در مجلس حضور پیدا کردند.
در پایان؛
به این نکته باید توجه کرد که ورود مدرس به مجلس از دوره ی قبل از برسرکار گماشتن #رضاخان بود.
و رضاخان برای حذف مدرس چاره ای جز بشهادت رساندن ایشان را نداشت.