همسرم! می دانم که در انتظار آمدن من ثانیه شماری می کنی ولی چه می کردم در زمانی که خدا مرا به مهمانی دعوت کرده بود؟ به ملاقات خدا شتافتم.
همسر مهربانم! اگر کفالت فرزندانم را به عهده گرفتی، به آن ها بگو که پدرشان در چه حالی دعوت خدا را لبیک گفت؛ بگو که او نه سرباز بود و نه بی کار. بگو او هم مایل بود بزرگ شدن فرزندش شعیب را نظاره کند اما اسلام برایش تکلیف دیگری رقم زد.
وصیت نامه شهید ناصرسلیمی واسوکلایی جویبار
پ.ن:
هستــم در همین حوالی ...
دلتنگتان که میشوم ، پرسه میزنم ، گــِرد ِ خاطره هایشان ..
همین شرمــــنده هستیم تــــا ابد....