خلاصه آمار

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطرات جبهه» ثبت شده است



می‌نویسم "کانال"…
سرمایی‌ها یاد کولر می‌افتند،
دیپلمات‌ها یاد سوئز،
سیاستمداران یاد رسانه‌های ارتباط جمعی!
اما آنها که با تشنگی و عطش آشنایی دارند،
کانال برایشان واژه درد آوریست…
کانال برایشان تداعی کننده‌ی کانال کمیل وگردان حنظله است.
کانال کمیل

و تو ای دلاور خوب میفهمی من چه میگویم

+ جمعه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۴ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

جنازه اش را پیدا نکردیم...

بعد از چند روز آب آوردش...

آوردش کنار همان نهری که

هر روز آنجا زیارت عاشورا می خواند...

پوتین


+ سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۰ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

شب عملیات کربلای 5 بود. بچه های گردان با طناب خودشون رو بستن به هم  که بزنن به آب جلو رو نگاه کردم دیدم فرمانده خیلی سر طناب رو آزاد کرده.

گفتم حاجی چیکار میکنی؟

کفت: ما که نمیتونیم از اینجا رد بشیم سر طناب رو گذاشتم خودآقا بیاد ردمون کنه.

 

راوی: حاج حسین یکتا

+ سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۰۲ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور