خلاصه آمار

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سرداران شهید» ثبت شده است


با فتح‌ خرمشهر، دشمن‌ در صحنه‌ رویارویی‌ با رزمندگان‌ اسلام‌ به‌ لاک‌ دفاعی‌ فرو رفت. پیروزی‌هایی‌ که‌ پس‌ از آن‌ به‌ دست‌آمد، برتری‌ قدرت‌ ایران‌ را در جبهه‌های‌ جنوب‌ آشکار کرد. این‌ روند تا سال‌1364 یعنی‌ شروع‌ حمله‌ ایران‌ به‌ شبه‌ جزیره‌ «فاو» ادامه‌ داشت.
عملیات‌ در اروند، پس‌ از بررسی‌های‌ لازم‌ و استفاده‌ از تجربیات‌ و به‌ کارگیری‌ تدابیر مهم‌ نظامی‌ و اطلاعاتی‌ انجام‌ شد. این‌ تدابیر در سه‌ بخش‌ مهم‌ یعنی‌ آموزش، شناسایی‌ و تدارک‌ متمرکز می‌شد.
آموزش‌ نیروهای‌ ایرانی‌ در یگانهای‌ مختلف‌ با روحیه‌های‌ بالا ادامه‌ پیدا کرد و تعدادی‌ از گردانها آموزشهای‌ تخصصی‌ و ویژه‌ دیدند. 
به‌ موازات‌ آن‌ شناسایی‌ منطقه‌ و بررسی‌ همه‌ عوامل‌ دخیل‌ در عملیات‌ انجام‌ پذیرفت. این‌ کار با حساسیت‌ و وسواس‌ از سوی‌ فرماندهان‌ دنبال‌ می‌شد. 
سعی‌ بر آن‌ بود که‌ دشمن‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ متوجه‌ حرکات‌ در منطقه‌ نشود، چرا که‌ این‌ قطعه‌ از جبهه‌ برای‌ عراق‌ اهمیت‌ ویژه‌ داشت. 
فاو زمینی‌ است‌ محصور در میان‌ رودخانه‌ اروند، خلیج‌ فارس‌ و خور عبدالله‌ که‌ از سمت‌ خشکی‌ به‌ بصره‌ منتهی‌ می‌شود. 
در شمال‌ این‌ منطقه‌ رودخانه‌ اروند و جزیره‌ آبادان‌ واقع‌ شده‌ و در فاصله‌90 کیلومتری‌ شمال‌ غربی‌ آن، شهر صنعتی‌ بصره‌ قرار دارد. 
همچنین‌ در جنوب‌ فاو خور عبدالله، خلیج‌ فارس‌ و در جنوب‌ غربی‌ بندر ام‌القصر قرار دارد. 
گذشته‌ از همه‌این‌ موارد، دو دلیل‌ عمده‌ نزدیکی‌ به‌ بصره‌ و گذرگاه‌ اتصال‌ به‌ خلیج‌ فارس‌ کافی‌ بود که‌ عراق‌ تدابیر شدید و امکانات‌ وسیعی‌ را در منطقه‌ لحاظ‌ کند. 
نکته‌ دیگر در شناسایی‌ها که‌ قوای‌ ایران‌ می‌بایست‌ بر آن‌ اشراف‌ و آگاهی‌ کامل‌ می‌یافتند، وجود عوارض‌ طبیعی‌ بود که‌ از مهمترین‌ آنها می‌توان‌ به‌ رودخانه‌ خروشان‌ اروند اشاره‌ کرد. 
رودخانه‌ای‌ که‌ با اتصال‌ به‌ آبهای‌ آزاد، شرایطی‌ استثنایی‌ دارد و به‌ لحاظ‌ عمق‌ و عرض‌ نیز با رودخانه‌های‌ دیگر متفاوت‌ است‌ و شاید یکی‌ از دلایل‌ غافلگیری‌ دشمن‌ همین‌ بود که‌ عراق‌ تصور نمی‌کرد یگان‌های‌ رزمی‌ ایران‌ قادر به‌ عبور از اروند باشند. 
از ماه‌ها پیش‌ یگان‌های‌ مهندسی‌ و تدارکاتی‌ مشغول‌ آماده‌سازی‌ منطقه‌ و تأمین‌ نیروها بودند، که‌ از جمله‌ می‌توان‌ به‌ احداث‌ چند جاده‌ در میان‌ نخلستان‌ها و تدارک‌ چندین‌ اسکله‌ یاد کرد. 
سرانجام‌ عملیات‌ والفجر8 در ساعت‌22 و10 دقیقه‌ روز بیستم‌ بهمن‌ ماه‌1364 آغاز شد. نیروهایی‌ که‌ ماه‌ها منتظر چنین‌ شبی‌ بودند، با شنیدن‌ رمز عملیات‌ هجوم‌ گسترده‌ خود را آغاز کردند: «بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم. لاحول و لا قوه‌ الا بالله‌ العلی‌ العظیم، و قاتلوهم‌ حتی‌ لاتکون‌ فتنه. یا فاطمه‌ الزهرا، یا فاطمه‌ الزهرا، یا فاطمه‌ الزهرا»(سلام‌ الله‌ علیها). 
با آغاز عملیات، لشکرها و تیپ‌های‌ نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ با پشتیبانی‌ آتش‌ توپخانه‌ ارتش‌ مبادرت‌ به‌ شکست‌ خط‌ دشمن‌ کردند. 
با توجه‌ به‌ احتمالی‌ که‌ در هوشیاری‌ دشمن‌ مطرح‌ بود، شکستن‌ خط، پاکسازی‌ و گرفتن‌ سر پل‌ مناسب‌ نقش‌ اساسی‌ را در تضمین‌ موقعیت‌ عملیات‌ داشت. 
غواص‌ها می‌بایست‌ معابر را برای‌ نیروهای‌ قایق‌سوار باز کنند تا آنها بتوانند از این‌ معابر وارد ساحل‌ دشمن‌ شده‌ و تا روشنایی‌ صبح‌ منطقه‌ را جهت‌ تثبیت‌ و استحکام‌ سر پل‌ پاکسازی‌ کنند. 
در لحظه‌ شکستن‌ خط‌ و درگیری‌ با عراقی‌ها، هوای‌ مه‌ آلود و نم‌ نم‌ باران‌ غواصان‌ را برای‌ انجام‌ بهتر عملیات‌ یاری‌ نمود. عراقی‌ها که‌ غافلگیر شده‌ بودند، بی‌هیچ‌ مقاومتی‌ پا به‌ فرار گذاشتند. 
یکی‌ دو ساعت‌ پس‌ از درگیری، شنود بی‌سیم‌ دشمن‌ حکایت‌ از اوضاع‌ نابسامان‌ و به‌ هم‌ ریخته‌ خطوط‌ دفاعی‌ عراق‌ داشت. 
هر یک‌ از فرماندهان‌ عراقی‌ نسبت‌ به‌ منطقه‌ تحت‌الحفظ‌ خود سلب‌ مسوولیت‌ نموده‌ و یکسره‌ از رده‌های‌ بالای‌ خود درخواست‌ کمک‌ می‌کردند. 
روز نخست‌ عملیات‌ در شرایطی‌ سپری‌ گردید که‌ دشمن‌ به‌ دلیل‌ غافلگیری‌ طولانی، نا آگاهی‌ نسبت‌ به‌ اوضاع‌ و ابری‌ بودن‌ آسمان، برای‌ هر گونه‌ عکس‌العمل‌ زمینی‌ و هوایی‌ مهلتی‌ نیافت، حتی‌ از سرمایه‌گذاری‌ جدی‌ در خصوص‌ نیروهای‌ پیاده‌ موجود و تجهیزات‌ عاجز ماند. 
رزمندگان‌ ایرانی‌ پس‌ از تصرف‌ کامل‌ فاو در محورهای‌ بصره، ام‌القصر و «البحار» به‌ پیشروی‌ ادامه‌ دادند تا ارتش‌ عراق‌ را هر چه‌ بیشتر از شهر فاو دور نگهدارند. 
پیشروی‌ رزمندگان‌ زنگ‌ خطر سقوط‌ بصره‌ را به‌ صدا درآورد و عراق‌ مجبور شد تا به‌ هر قیمتی‌ از پیشروی‌ قوای‌ ایران‌ بکاهد. در روزهای‌ بعد درگیری‌های‌ سختی‌ بین‌ طرفین‌ روی‌ داد، ولی‌ این‌ جنگ‌ و گریزها در کنار خور عبدالله‌ و منطقه‌ای‌ به‌ نام‌ «کارخانه‌ نمک» به‌ اوج‌ خود رسید. اما عراق‌ دیگر نتوانست‌ به‌ خطوط‌ دفاعی‌ سابق‌ خود در منطقه‌ برگردد و به‌ شکست‌ خود در شهر فاو اعتراف‌ کرد. حدود دو ماه‌ منطقه‌ زیر آتش‌ سنگین‌ و پاتک‌های‌ سخت‌ و بمبارانهای‌ وحشتناک‌ شیمیایی‌ قرار داشت‌ تا آنکه‌ رفته‌ رفته‌ اوضاع‌ آرام‌ گرفت‌ و خطوط‌ پدآفندی‌ تثبیت‌ شد. در آن‌ میان‌ توپخانه‌ نیروی‌ زمینی‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با تلاش‌ بی‌وقفه‌ خود سعی‌ داشت‌ تا حد امکان‌ از رزمندگان‌ مستقر در خط، حمایت‌ و پشتیبانی‌ نماید. در طی‌ عملیات‌ والفجر8 نزدیک‌ به‌800 کیلومتر مربع‌ از خاک‌ عراق‌ آزاد گردید و تلفات‌ و خساراتی‌ سنگین‌ بر دشمن وارد آمد. عراق‌ در جریان‌ عملیات‌ نزدیک‌ به‌ 57000 تن‌ کشته‌ و زخمی‌ و اسیر بر جای‌ گذاشت‌ که‌ در میان‌ کشته‌ شدگان‌ یک‌ فرمانده‌ لشکر و5 فرمانده‌ تیپ‌ و در میان‌ اسیران‌ چندین‌ سرهنگ‌ ستاد، سرهنگ‌ دوم، سرگرد و افسر جزء، خلبان‌ هواپیما و چرخبال‌ و چندین‌ درجه‌ دار وجود داشت. 
در مجموع‌10 تیپ‌ پیاده، کماندویی‌ و نیروی‌ مخصوص‌ و2 تیپ‌ زرهی،4 گردان‌ ضد هوایی،10 گردان‌ جیش‌ الشعبی‌ و5 گردان‌ توپخانه‌ دشمن‌100 درصد منهدم‌ گردید. تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر)به 57000 نفر بالغ گردید.
همچنین‌ در جریان‌ عملیات‌ والفجر 8 (فاو) تعداد71 فروند از هواپیماهای‌ دشمن،11 فروند چرخبال‌ و54 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر،500 دستگاه‌ خودرو نظامی، 20 عراده‌ توپ‌ صحرایی،55 عراده‌ توپ‌ ضدهوایی،5 فروند ناوچه‌ جنگی،5 دستگاه‌ مهندسی‌ و دهها فروند قایق‌ منهدم،140 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر،250 دستگاه‌ خودرو، 20 عراده‌ توپ‌ صحرایی،120 عراده‌ توپ‌ ضد هوایی‌ و3 دستگاه‌ رادار موشک‌ و دستگاه‌ مهندسی‌ ازمیان‌ تجهیزات‌ ارتش‌ عراق‌ به‌ غنیمت‌ رزمندگان‌ ایران‌ درآمد. 
در فرآیند74 روز نبرد گسترده‌ که‌ صحنه‌ واقعی‌ رویارویی‌ نیروی‌ نظامی‌ و ماشین‌ جنگی‌ حزب‌ بعث‌ عراق‌ با توان‌ رزمندگان‌ قوای‌ ایرانی‌ بود، ایران‌ بر سواحل‌ شمالی‌ خور عبدالله‌ و شبه‌ جزیره‌ فاو (شهر فاطمیه) مسلط‌ و راه‌ ورود عراق‌ به‌ خلیج‌ فارس‌ مسدود شد. 
طراحی‌ این‌ عملیات‌ ابتدا در سال‌1361 از سوی‌ سردار شهید حسن‌ باقری‌ پس‌ از شناسایی‌ منطقه‌ اروند و فاو آغاز و در سال‌64 تکمیل‌ و اجرا گردید. 
قبل از این‌ عملیات‌ تیپ 10 سیدالشهداء در یک حمله ایذایی به جزیره ام الرصاص وظیفه منحرف کردن توجه عراق را بعهده گرفت و نقش قابل توجهی را در تضمین پیروزی رزمندگان در محور اصلی بازی کرد و در ادامه نیز در آفند و دفع پاتک های سنگین دشمن در منطقه کارخانه نمک و پدآفند منطقه با تمام توان وارد عمل شدو در این راه فرماندهانی نظیر شهید جنگروی قا ئم مقام تیپ، عبدالله نوریان و شهید عزیز حاج علی گروسی ... به‌ شهادت‌ رسیدند. در این عملیات گردان حضرت علی اکبر (ع) بصورت آبی _خاکی عمل نمود و گروهان های جهاد، شهادت و ایثار به ترتیب توسط قایق به جزیره ام الرصاص منتقل و به دشمن حمله نمودند . از شهدای شاخص گردان در این عملیات می توان به شهید سرافراز  حسن تاجیک ،علی معروف خانی،شهید سید محمود اعتصامی، شهید دکامی، شهید حیدری _بلوری و... اشاره کرد.
+ شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۱۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

حسن باقری در 25 اسفندماه 1334، همزمان با سوم شعبان، میلاد امام حسین(ع) در تهران به دنیا آمد و در ۹ بهمن ۱۳۶۱در سن 26 سالگی در خوزستان منطقه‌ی فکه به شهادت رسید و قطعه‌ی ۲۴ گلزار شهدایبهشت زهرا‌ی تهران جایگاه ابدی او شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و بعد وارد دانشگاه ارومیه شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در فعالیت‌های انقلاب نقش مؤثری داشت. در سال ۱۳۵۸وی فعالیت خود را در سرویس فرهنگی و سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی آغاز کرد و اولین خبرنگاری بود که به الجزایر اعزام شد. پس از آن بنا به دعوت سازمان امل، از طرف این روزنامه، سفر ۱۵ روزه‌ای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابه‌سامان مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد.

+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۰۳ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

ازدواج سردار حسن باقری

با وضو وارد مجلس شد این را بعد ها خودش در دست نوشته هایش که از او خواندم دیدم 

حسن خودش را معرفی کرد و بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان تمام تاکیدش بر روی مسائل اخلاقی بود . 

یادم  نمیرود قبل از اینکه وارد مجلس شوم وضو گرفتم و دو رکعت نمازخواندم و گفتم :

خدایا !!! تو خودت از نیت من باخبری هر خودت صلاح میدانی این کار را به سر انجام برسان.

پی نوشت : واقعا شرمنده ی این شهدا هستیم ما 

با ارمان هاشون خیلی فاصله گرفتیم اونا کجا ما کجا 

دگ به گرد پاشون هم نمیرسیم 

زندگی نامه این سردار بزرگوار را میزارم برای علاقه مندان این شخصیت والا
+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :رمضانعلی

 

 

نام خانوادگی:مولوی

 

 

نام پدر:الله داد

 

 

تاریخ تولد:1337/10/30

 

 

تاریخ شهادت:1364/11/18

 

 

منطقه شهادت:فاو

 

 

نام عملیات:والفجر8

 

 

متن وصیت:

 

 

 

و مادر این زمان که بار دیگر فریاد حسین گونه ی امام امت این فرزندپاک حضرت زهرا(س)که فریاد هل من ناصر ینصرنی خود را سر داده و جوانان پاک ازسلاله یاران پاک حسین (علیه السلام)ندای اورا پاسخ گفتند و به مهراب شهادت نماز خون را به پاداشتند و عاشقانه به میعاد گاه معشوق شتافتم و در این زمان می بایست تداوم بخش راه آنها باشیم.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سید هادی

 

نام خانوادگی:موسوی

 

نام پدر:سید جواد

 

تاریخ تولد:1341

 

تاریخ شهادت:1366/12/23

 

منطقه شهادت:شاخ شمیران

 

 

نام عملیات:والفجر10

 

 

متن وصیت:

 

 

اولین توصیه که به شما امت خدا دارم اینکه فقط به فرمان امام گوش دهید و فرامین امام را با گوش جان شنوا باشید و در آنجا کوشا باشید.

 

آیا من خونم از جوانان بنی هاشم سرخ تر است یا از شهدای دیگرمان سرختر است.

 

میدانم پدر و مادر عزیزم با نبودن من و برادرم احساس تنهایی و غریبی میکنید. ولی امام سوم ما که همان امام حسین (علیه السلام) هست که در بین مردم کوفه و شام تنهای تنها می باشد. لذا لازم دانستم آزادی قبر شش گوشه ی آقا اباعبدالله را اولویت قرار دهم بر پدرو مادرم.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

نام :بشیر

نام خانوادگی:رفیعی

نام پدر:ولی الله

تاریخ تولد:1339/03/06

تاریخ شهادت:1361/04/26

منطقه شهادت:خرمشهر

نام عملیات:بیت المقدس

متن وصیت:

مسلمان زندگی کردن در این دنیا و عصر مغشوش پر از فتنه ها،پایمردی می خواهد هدایت ازطرف خدا  وصبرو استقامت می خواهد امیدوارم خدا این توفیق را نصیب ما بگرداند که هدایت شده و به سوی اوراه گیریمو از این ظلمتکده به منبع نور و پاکی رسیده و از این سرچشمه های الهی سیراب شویم.

خدایا،بار الها در این دنیا که نتوانستم آنطور که تو می خواهی زندگی کنم پس از مرگم را آنچنان قرار ده که لااقل بدینگونه کفاره ی گناهان کبیره وصغیره را ادا کرده باشم وخدایا تو میدانی که برای همین عازم جبهه های جنگ کفر  ایمان وکفر وشرک و حق و  باطل شدم عازم جبهه شدم عازم شدم شاید بتوانم قدمی در راه رضای توبردارم وپاک شوم و اذن دخول کسب کنم تا شاید از روی لطف وکرمت مرا از عباد خود قرار دهی از تمام دوستان و آشنایان و برادران ایمانی و با هر که رابطه داشتم امید و انتظار عاجزانه دارم تا اعمال ناشایست و بدخلقی و.....رابرمن ببخشاند تاراه آمرزش گناهانم هموار شود.

ازبرادران خود می خواهم که به مادرم آنچنان تلقین کنند که ناراحت نشود و به او بفهمانند که به من به سعادتی بزرگتر از حق خود رسیده ام ای کاش ملیون ها جان داشتم و فدای اسلام و قرآن و خدای خود می کردم و این را بدانید اگر شهید شدم شهید راه اسلام هستم و تنها حرف من حقیر به برادران و خواهران عزیز این است که اسلام را داشته باشند و امام را نیز داشته باشند که در نهایت قرآن را نیز دارند.وقتی به در گیری می روند مثل یک عاشق می ماند که به طرف معشوق خود می رود.وقتی از نبرد با دشمنان بر می گردم خود فکر میکنم هنوز خالص نشده ام که موجب دعوت خدا قرار گیرم

+ چهارشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۱۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام


خواستیم به زور بفرستیمش عقب؛
خودش را از پشت موتور انداخت پایین و با خنده گفت
دستم قطع شده، سرم که قطع نشده!
حاج حسین خرازی...
+ پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۰۵ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

سلام 

میخاستم شروع کارم با جمله ی از شهید آوینی باشه خیلی ها کار کردن برای شهدا خیلی از من بهتر نمیدونم چقدر میتونم کار کنم اما میدونم دوست دارم یک کاری شروع کنم برای همین اینجا رو درست کردم 

یه دعا فقط خدا از ما امتحان نگیر 

ای شهید؛

ای آنکه برکرانه ی ازلی وابدی عالم وجود برنشسته ای دستی برآر و ماقبرستان نشینان عادات سخیف را نیز ازاین منجلاب بیرون کش.

عجب ازاین عقل باژگونه که ما رادرجست و جوی شهدابه قبرستان ها می کشانَد!

+ سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۴۲ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور