خلاصه آمار

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نماز ظهر عاشورا» ثبت شده است


 توصیه های مرحوم حضرت آیت الله محمّدتقی بهجت در مورد نماز :

 نماز را بازاری نکنید ، اوّل وقت به جا بیاورید باخضوع وخشوع.

 اگر نماز را تحفّظ کردید ، همه چیزتان محفوظ می ماند.

 و تسبیح صدیقه کبری  سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید.

 و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

+ يكشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«زهیر» مرد شریفی در بین قوم خود بود و در کوفه زیست می‌کرد. او مردی شجاع بود و در جنگ‌ها، هماره به نام‌آوری شهرت داشت. .«زهیر» فرزند «قین بجلی» از یاران رسول خدا بود؛ اما پس از رحلت پیامبر و بر اثر تبلیغات وسیع «معاویه»، می‌پنداشت که امام علی علیه‌السلام در ریختن خون «عثمان» سهیم بوده است. از این‌رو نسبت به امام علی علیه‌السلام و فرزندانش علاقه‌ای نشان نمی‌داد. گفته‌اند او نیز به «عثمان بن عفان» ابراز مودت می‌کرد؛ اما بر ما روشن نیست که او تا کجا و چه مقدار از اهل بیت روی‌گردان بوده است. هر چه بود، او به دست سالار شهیدان حسین علیه‌السلام در راه کربلا گام نهاد. او در این راه جان خود را نثار کرد و در نبرد، سخت مورد اعتماد امام علیه‌السلام بود، به گونه‌ای که امام او را به فرماندهی جانب راست سپاه خود منصوب فرمود.او در وقت نماز ظهر -به امر امام - سپر جان آن حضرت شد. امام گاه او را برای احتیاج، به سمت لشکر دشمن می‌فرستاد. امام به او مأموریت سخن گفتن داد. مردانگی او در درگیری با آن قوم همراه بیش از این گذشت. از اینجا به بعد قدری بیشتر از آن بزرگمرد حامی حسین علیه‌السلام خواهیم گفت.

زهیر از دیدار یار تا شهادت در ادامه مطلب

+ چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۵۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«سعید» فرزند «عبدالله حنفی» است. او از محترمان و مردی شناخته شده از اهالی کوفه است که به شجاعت و عبادت نیز شهرت داشت. سیره‌نویسان و تاریخ‌نگاران، نوشته‌اند هنگامی که خبر مرگ معاویه به مردم کوفه رسید، شیعیان گرد هم آمدند و نامه‌ای به امام حسین علیه‌السلام نوشتند که در وهله اول نامه توسط «عبدالله بن وال» و «عبدالله بن سبع» و مرتبه دوم توسط «قیس بن مسهر» و «عبدالرحمن بن عبدالله» و بار سوم توسط «سعید بن عبدالله حنفی» و «هانی بن هانی» ارسال شد. نویسندگان نامه‌ای که توسط سعید ارسال شد، عبارت بودند از: «شبث بن ربعی، حجار بن أبجر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، غزرة بن قیس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر».نوشته بزرگان کوفه به امام علیه‌السلام چنین بود: «به نام خداوند بخشنده مهربان اما بعد؛ البته مرغزار، سبز و میوه‌ها رسیده است، هرگاه خواستید به سوی سپاهی آراسته و آماده (که در خدمت شما است) گام پیش نهید». .امام به محض دریافت نامه‌ی آنها، نامه‌ای را توسط سعید و هانی از مکه به کوفه ارسال فرمودند. نوشته امام چنین بود: «به نام خداوند بخشنده مهربان. اما بعد؛ سعید و هانی نامه شما را به من رسانیدند، در حالی که آخرین کسی هستند که بر من نامه آورده‌اند. من همه‌ی آن داستانی را که بیان و یادآوری کرده‌اید فهمیدم اکثر شما گفته بودید که ما امامی نداریم پس تو (به سوی ما) رو کن، امید است خدای تعالی بین شما و ما بر هدایت و حق جمع کند. بنابراین، برادر و پسر عمو و مورد اعتماد از اهل بیتم، - مسلم بن عقیل - را به سوی شما می‌فرستم. از او خواسته‌ام که برای من از حال شما، امر شما و دیدگاه‌هایتان بنویسید. اگر او بر من نوشت که همه شما همراه و نیز صاحبان فضل و اندیشه بر آن چه نوشته و فرستاده‌اید اتفاق نظر دارند، به زودی به سوی شما - انشاء الله - خواهم آمد. پس به جانم قسم، امام نیست مگر کسی که خود عامل به کتاب باشد و به قسط عمل نماید، و حق را بپردازد و خویشتندار برای خداوند متعال باشد. والسلام. امام نامه را توسط «سعید» و «هانی» به سوی اهل کوفه فرستاد و سپس مسلم را همراه قیس و عبدالرحمن به سوی آنها گسیل داشت. .درسی که می‌توان گرفت: چند نکته:1. امام حسین علیه‌السلام مسلم بن عقیل را برادر خود خطاب فرموده‌اند؛2. امام حسین علیه‌السلام مقام امام را در چند ویژگی بیان فرموده‌اند: الف. امام خود اهل عمل و عامل به قرآن و قسط و عدل است؛ب. امام حق را می‌پردازد؛ج. امام در راه خدا خویشتندار است.این همه، گویای تقوای عملی اوست. پس باید در عمل بکوشیم تا به امام نزدیک شویم.

سعید تا شهادت در ادامه مطلب


سعید در کوفه


هنگامی که سعید نامه امام را به اهل کوفه رسانید. خود به انتقام قدوم مسلم لحظه‌شماری می‌کرد تا این که مسلم وارد کوفه شد و به منزل مختار فرود آمد.«عابس» و سپس «حبیب» خطبه خواندند و پس از آن دو نفر «سعید» از جای برخاست و سوگند یاد کرد که بر یاری حسین پافشاری خواهد کرد و خود را فدای او خواهد کرد. مسلم نامه‌ای را توسط «سعید» به امام حسین علیه‌السلام ارسال داشت. سعید دست‌نوشته مسلم را به امام تحویل داد و با آن حضرت پیوسته باقی ماند تا این که همراه او در کربلا به فوز شهادت نائل آمد. 


حمایت سعید از امام


از آنجا که امام حسین علیه‌السلام از عاقبت جنگ آگاه بود و می‌دانست که همه یاران به شهادت خواهند رسید، شب‌هنگام همه یاران را فراخواند و پس از اتمام حجت، بیعت را از گردن آنها برداشت تا آن که آمادگی ماندن ندارد یا دلبستگی و تعقل خاطری به دنیا دارد، بدون احساس شرم از آن سرزمین رخت بربندد.در پاسخ امام، بسیاری از یاران چون مسلم بن عوسجه، زهیر و سعید سخن‌ها گفتند. آن چه به نقل از ابومخنف و نیز زیارت ناحیه مقدسه به دست می‌آید این است که سعید بن عبدالله از جای برخاست و این گونه امام خود را پاسخ گفت:«به خدا سوگند، شما را رها نخواهیم کرد، تا که خداوند بداند که در دوران غیبت رسول او صلوات الله علیه در حفظ و حراست شما کوشا بوده‌ایم، آگاه باش ای عزیز! به خدا سوگند اگر بدانم که در رکاب شما کشته می‌شوم، سپس زنده شده بار دگر می‌سوزم و زنده می‌شوم و تا هفتاد بار دیگر کشته و زنده می‌شوم، از تو جدا نخواهم شد، تا این خونم را نثارت کنم، و چرا این گونه نکنم در حالی که کشته شدن را یک بار بیش نیست و پس از آن کرامت و بزرگواری به گونه‌ای است که نهایت ندارد.» .درسی که می‌توان گرفت: سعید نه تنها خود مرد بود، بلکه حمایت مردانه‌اش از امام نیز به گونه‌ای است که دیگران چون زهیر در رتبه بعد از او قرار دارند. پیش‌گام بودن در مسیر الهی و دیگران را چراغ راه شدن نیز کم بها ندارد. سعید مردی راهنما بود. ناگفته نماند که سعید دو بار (تا اینجا) از جای برخاست و شجاعانه راه امام را هموار ساخته است. بار اول راه را بر مسلم هموار کرد و دیگربار راه را بر یاران امام هموار کرد تا که امام را تا سرحد جان یاری رسانند.


شهادت سعید


هنگام ظهر روز عاشورا، امام حسین علیه‌السلام با یاران باقی مانده خود به اقامه نماز ظهر ایستادند. اما چگونه می‌توانستند نماز را به پایان برند در حالی که دشمن، تیرها را به سوی آن حضرت و یارانش نشانه گرفته بودند. در این میان دو تن از یاران وفادار امام به نام‌های «زهیر» و «سعید» سپر بلای آن حضرت شدند و تیرها را به جان خریدند. آن قدر تیر بر جسم آن دو عزیز نشسته بود که با سلام امام بر زمین افتادند و جام شهادت را نوشیدند.  سعید هنگامی که بر بدن جای نیزه و شمشیر و سیزده تیر داشت این چنین گفت: «خدایا! اینها را چون قوم عاد و ثمود از خود دور ساز و مورد لعن قرار ده. پروردگارا! سلام مرا به پیامبرت برسان، و به او از درد جراحاتم بگو، من ثواب تو را خواسته‌ام تا ذریه پیامبرت صلی الله علیه و آله و سلم را یاری رسانم». سپس رو به امام حسین علیه‌السلام کرد و گفت: «اوفیت یابن رسول الله؟؛ ای فرزند رسول خدا! آیا من به عهد خود وفا کرده‌ام؟» امام فرمود: «نعم، انت امامی فی الجنة؛ آری، تو در بهشت پیش منی» سپس به شهادت رسید.درسی که می‌توان گرفت:الف. ایمان راسخ سعید به پیامبر اسلام و امام ستودنی است؛ب. وفای به عهد، وظیفه هر رادمرد است و سعید از خیل وفاداران بود؛ج. هر کس در این دنیا خود را سپر بلای امام خود سازد، در قیامت نیز پیش او خواهد بود؛ مانند سعید که به اعتراف حضرت امام حسین علیه‌السلام در جوار او خواهد بود؛د. باید خود را چون سعید در راه احیای دین و نام اهل بیت علیهم‌السلام فدا کرد.


مقام معنوی سعید


در زیارت ناحیه درباره سعید آمده است: «فقد لقیت حمامک و واسیت امامک، و لقیت من الله الکرامة فی دارالمقامة، حشرنا الله معکم فی المستشهدین، و رزقنا مرافقتکم فی اعلی علیین؛ تو مرگت را دیدار و امامت را یاری کردی و با کرامت و گرامیداشت خداوند، سرای جاویدان را دیدار خواهی کرد؛ خداوند ما را با شما خواستاران شهادت محشور سازد؛ و دوستی و همراهی شما را در والاترین مقامات روزی ما گرداند». درسی که می‌توان گرفت: امام معصوم امثال سعید را حتی سرمشق رفتاری خود معرفی می‌کند. این، گویای رفعت و منزلت این مرد مجاهد است. ما نیز باید از خدا بخواهیم که اینان را سرمشق رفتار و کردار ما قرار دهد.

+ چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۴۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور