«بشر» پسر «عمرو» پسر احدوث و از مردم «حضرموت» و از قبیله کنده بوده است. او از نیکان و یاران حضرت امام علی علیهالسلام است. دلاوری فرزندان او در نبردها زبانزد است. بشر در ایامی که هنوز امام حسین علیهالسلام با یاران یزید در حال گفتوگو بودند، به امام حسین علیهالسلام پیوست. «سید داودی» نقل کرده: روز عاشورا فرارسید و جنگ آغاز شد. در همان حال به بشر خبر رسید که پسرت عمر در مرز ری به اسارت گرفته شد. او در پاسخ گفت: به حساب خداوند میگذارم. من دوست ندارم که او اسیر شود و من بعد از او زنده باشم. خبر این جریان به امام حسین علیهالسلام رسید. حضرت به او فرمودند: «رحمک الله انت فی حل من بیعتی، فاذهب و اعمل فی فکاک ابنک؛ خدای تعالی تو را رحمت کند، تو از بیعت با من آزادی، پس برو و در آزادی پسرت کوشش کن» بشر عرض کرد: «اکلتنی السباع حیا ان انا فارقتک یا اباعبدالله؛ ای اباعبدالله! درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از شما جدا شوم» پس امام فرمود: «اینها را به پسرت محمد بده (محمد نیز پدر را در کربلا همراهی میکرد) این لباسهای بردی است که میتواند در آزادی برادرش از آن کمک گیرد». امام به او پنج لباس دادند که قیمت آنها هزار دینار میشد. درسی که میتوان گرفت: معرفت ویژه بشر در کربلا به امام و هدف او باعث شد تحت تأثیر عواطف پدری قرار نگیرد.بشر در کربلا پیش از ظهر عاشورا به مقام رفیع شهادت نائل آمده است. در زیارت ناحیه مقدسه آمده، «السلام علی بشر بن عمرو الحضرمی» درود بر بشر پسر عمرو حضرمی».