خلاصه آمار

یاران امام حسین : عبدالله بن عمیر

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ

«عبدالله» فرزند «عمیر» از قبیله «بنی‌علیم» است. «ابومخنف» می‌گوید ابوجناب به من گزارش کرد که «عبدالله بن عمیر» از ما بود. او پیش از این به کوفه آمده بود، و نزدیک چاه «جعد» از همدان سکنی گزیده بود. همسری داشت از «نمر بن قاصد» که او را «ام‌وهب» دختر «عبد» می‌نامیدند. علامه مجلسی رحمه الله می‌گوید: روایتی دیده‌ام که در آن این گونه گزارش شده: «جناب وهب پیش از این نصرانی بود. او به همراه مادرش به دست حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام اسلام آورده بود».او مردی شریف و شجاع بود در بین قوم خود با قامتی بلند و بازوانی پرتوان و مهارتی در رزم بود. او از شیعیان مخلص و شجاع حسین علیه‌السلام به شمار آمده است. او پیش از آن، در کوفه ساکن بود ولی هنگامی که لشکر «ابن‌زیاد» از کوفه برای جنگ با امام حسین علیه‌السلام عازم کربلا شد، او نیز به اتفاق همسر خود رهسپار کربلا شد و توفیق یافت به سپاه امام ملحق شود. 

حرکت به سمت امام ، مبارزه و شهادت در ادامه مطلب


حرکت عبدالله به سوی امام


ابن‌مخنف می‌گوید: روزی «عبدالله بن عمیر» متوجه گروهی شد که همگی به اردوگاه «نخیلة» رونهاده‌اند تا از آنجا به سوی امام حسین علیه‌السلام بروند. «عبدالله» جلو آمد و از آنها پرسید که چه عزمی دارند. به او گفتند که به سوی حسین فرزند فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیج می‌شوند. عبدالله گفت: «سوگند به خدا برای جهاد با اهل شرک حریص هستم. من امیدوارم که ثواب جهاد کسانی که با پسر دختر پیامبرشان قصد جنگ دارند، از جهاد با مشرکان آسان‌تر به دست آید». او نزد همسرش رفت و آنچه شنیده بود و قصد خویش را برای او بازگفت. همسرش گفت: «به واقع رسیده‌ای. امیدوارم که خدای تعالی به تو روی کند و در کارهایت رشد یابی! آری، چنین کن و مرا نیز با خود از این شهر خارج ساز». او شبانه همراه همسرش از شهر خارج شد تا به حسین علیه‌السلام برسد و با او در قیام شرکت کند. 


مبارزه عبدالله


عبدالله برای پاسخ‌گویی «یسار» و «سالم» از جای برخاست، امام او را اجازه داد و فرمود: «انی لاحسبه للاقران قتالا! اخرج ان شئت!؛ او را برای مبارزه با همتای خود نگه داشته‌ام، اگر مایلی (برای جنگ) خارج شو!» لحظاتی بعد، او وارد میدان شد. آن دو پرسیدند تو که هستی؟ عبدالله خود را معرفی کرد. آنها گفتند: ما تو را نمی‌شناسیم. باید برای کارزار با ما افرادی چون «زهیر»، «حبیب» و یا «بریر» بیایند. در حالی که «یسار» فاصله چندانی با «عبدالله» نداشت، گفت: «ای حرامزاده، آیا مایلی با من مبارزه کنی؟»  سپس با شمشیر به او حمله‌ور شد. در این درگیری «سالم» از جانبی دیگر به عبدالله روی آورد که دوستانش فریاد برآوردند: «عبدالله» بهوش باش، غلام خونت را نریزد» اما او اعتنایی نکرد و «سالم» با شمشیر به او حمله کرد. «عبدالله» هنگامی به خود آمد که دیر شده بود. او به ناچار دست چپ خود را جلو آورد تا از خود دفاع کند، ولی انگشتان دستش قطع شد. عبدالله به «سالم» نزدیک شد، پیش از این که او خود را جمع کند او به را قتل رساند. دیری نگذشت که «عبدالله» روی به سوی حسین علیه‌السلام کرد و شعار پیروزی سر می‌داد در حالی که هر دو را کشته بود. «ان تنکرونی فانا ابن‌کلب انی امرؤ ذو مرة و غضب‌و لست بالخوار عند النکب .اگر مرا نمی‌شناسی من پسر کلب هستم، آری من شخصی قوی و سخت هستم. و در سختی‌ها هرگز تسلیم نخواهم شد».پس از آن «عبدالله بن عمیر» نزد امام درنگ چندانی نداشت که ناگاه «عمرو بن حجاج» به طرف راست سپاه امام حمله‌ور شد در این حال «عبدالله» بر اسب سوار شد و با نیزه خود به استقبال آنها رفت، آری او یک تنه جلوی آن موج را گرفت تا دیگران فرارسیدند و آنها را به عقب پس راندند. 


شهادت عبدالله


گفته شده «عبدالله» یک تنه 19 سوار و 16 پیاده را به قتل رسانید. بنابر گزارش مجلسی وی و مادرش ابتدا نصرانی بودند، ولی به دست مبارک امام حسین علیه‌السلام مسلمان شدند، و توانست در روز عاشورا 12 سواره و 24 پیاده را از پای درآورد. او پس از آن به دست دشمن به اسارت افتاد و به دستور عمر سعد سرش را از تن جدا کردند و سر مطهر وی را به جانب امام حسین پرتاب کردند؛ همسرش سر مطهر و پاک او را گرفت. و خاک را از سر و صورت او زدود و چنین گفت بهشت گوارایت باشد. سپس ستون خیمه را از جای کند و به طرف دشمن حمله کرد. امام پیش آمد و او را برگردانید و فرمود: «خدای رحمتت کند، از شما جهاد برداشته شده است.» او بازگشت، در حالی که می‌گفت: «پروردگارا! امیدم را ناامید مکن». امام حسین فرمود: «خداوند، امیدت را ناامید نخواهد کرد»


شهدای کربلا عبدالله بن عمیر قیام امام حسین قیام کربلا یاران امام حسین
  • ۹۴/۰۸/۰۳
  • بسیجی گمنام

نظرات (۰)

نظرات شما عزیزان دلگرمی برای ما می باشد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور