خلاصه آمار

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج شهدا» ثبت شده است


اسلام اصرار دارد بر این که این پدیده در اوان خود، هر چه زودتر، از آغاز احساس نیاز انجام گیرد. این هم از اختصاصات اسلام است، هر چه زودتر بهتر. زود که می گوییم یعنی از همان وقتی که دختر و پسر احساس نیاز می‌کنند به داشتن همسر؛ هر چه این کار زودتر انجام بگیرد، بهتر است. علت چیست؟ علت این است که اولاً برکات و خیراتی که در امر ازدواج وجود دارد در وقت خود و زودتر از این که زمان بگذرد و عمر تلف بشود، برای انسان حاصل خواهد شد. ثانیاً جلوی طغیانهای جنسی را می‌گیرد. لذا می فرماید: «من تزوّج احرز نصف دینه»[1].طبق این روایت معلوم می‌شود که نصف تهدیدی که انسان درباره‌ی دین خود می‌بیند از طرف طغیانهای جنسی است که خیلی رقم بالایی است

+ دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۱۹ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

اسلام اصرار دارد بر اینکه پدیده ازدواج در روال خود، هرچه زودتر، از آغاز احساس نیاز انجام گیرد. این هم از خصوصیات اسلام است، هرچه زودتر بهتر. علت چیست؟ علت این است که اولاً برکات و خیراتی که در امر ازدواج وجود دارد، در وقت خود و زودتر از اینکه زمان بگذرد و عمر تلف بشود، برای انسان حاصل خواهد شد. ثانیاً جلوی طغیان های جنسی را می گیرد.

لذا می فرماید: «مَنْ تَزَوّجَ اَحْرَزَ نصفَ دینه؛ کسی که ازدواج کند، نیمی از دین خود را به دست آورده است. » از این روایت استفاده می شود که نصف تهدیدی که انسان درباره دین خود می بیند، از طرف طغیان های جنسی است

+ يكشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۴۹ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

سید شهاب الدین بصام‌ تبار جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی و قهرمان مسابقات معلولان جهان در سال 2010،  ضمن بیان خاطره‏‌ای از دیدار مقام معظم رهبری با جانبازان در آسایشگاه در سال 1373 گفت: حضرت آقا در آن روز از نماز اول وقت برایمان گفتند و در همان روز از من در خصوص ازدواج پرسیدند و مرا برای این موضوع تشویق کردند.

وی افزود: بعد از چهار ماه از دفتر رهبری برای خواندن خطبه عقد وقت کردم و ایشان به شوخی به من گفتند: «من گفتم ازدواج کن، شما چرا جدی گرفتی و به این سرعت دست به کار شدی؟!» چند سال بعد هم خود ایشان در گوش دخترم اذان و اقامه را خواندند.


+ شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۱۲ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

ازدواج سردار حسن باقری

با وضو وارد مجلس شد این را بعد ها خودش در دست نوشته هایش که از او خواندم دیدم 

حسن خودش را معرفی کرد و بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان تمام تاکیدش بر روی مسائل اخلاقی بود . 

یادم  نمیرود قبل از اینکه وارد مجلس شوم وضو گرفتم و دو رکعت نمازخواندم و گفتم :

خدایا !!! تو خودت از نیت من باخبری هر خودت صلاح میدانی این کار را به سر انجام برسان.

پی نوشت : واقعا شرمنده ی این شهدا هستیم ما 

با ارمان هاشون خیلی فاصله گرفتیم اونا کجا ما کجا 

دگ به گرد پاشون هم نمیرسیم 

زندگی نامه این سردار بزرگوار را میزارم برای علاقه مندان این شخصیت والا
+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

خاطراتی از شهید سیدعلی حسینی 

هنوز ان کاغذ را دارم ....

شرایطش را خلاصه رویش نوشته بود و پایینش را امضا کرده بود تمام جلسه ی خصوصی صحبت ما درباه ی ازدواج ختم شد به همان کاغذ مختصر و مفید...

معیار های ازدواج از دید شهید :

بسمه تعالی 

داشتن ایمان به خدا و خداجویی ... مقلد امام بودن و پیروی از ایشان ....شغل من پاسدار است .... مشکلات اینده ی جنگ .... مکان زندگی .... انگیزه ازدواج ..... رسیدن به کمال 

عبارت های کوتاه ولی در دل هرکدام یک دنیا حرف برای گفتن


+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

به قد و قواره اش نمی امد در موردازدواج بگوید اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد ! گفتم زود است بگذار جنگ تمام شود خودمان استین بالا میزنیم گفت : نه پیامبر فرموده است ازدواج کنید تا ایمانتان کامل شود من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم باید!!!!

همین ها را گفت در سن 19 سالگی زنش دادیم !!!گفت حالا بگو دوست داری همسرت چگونه باشد 

گفت : عفیف باشد و با حجاب 

پی نوشت:  خاطره ی کوتاه از شهید حسن زارعی کاریزی برگرفته شده از کتاب قربانگاه عشق

از این پس در سایت در مورد خاطرات ازدواج و همسرداری شهدا نیز پست میزارم 


+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور