خلاصه آمار

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سید اهل قلم» ثبت شده است


هر چی خواستم طاقت بیارم این رو یه روز دیگه بگم اما دیدم روزی که اینجا را داشتیم درست میکردم حرف سید باعث شد که اینجا را راه بندازیم الان روز شهادت سید بود و کم کاری هم کردم 

سید میخام حرفت رو که تو کتاب دانشجویی خوندم بذارم ( متاهلا بخوانند)

جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم یکی برداشت و گفت : می تونم یکی دیگه بردارم ؟

گفتم البته سید جون این چه حرفیه ..

برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد کار همیشه سید بود هر جا که غذای خوشمزه یا شیرینی ، شکلاتی تعارفش میکردند برمیداشت ولی نمیخورد

میگفت : میرم با خانم بچه ها میخورم

میگفت شما هم این کار رو انجام بدید اینکه ادم شیرینی های زندگیش رو بازن و بچش تقسیم کنه خیلی تو زندگی خانواده تاثیر میزاره 

پ.ن: 

انتظارمون از همه رفته بالا من از دوستان مجازی که سر بزنن و نظر بذارن 

یکی از همسرش یکی از پدر و مادرش ولی هیچ وقت حاضر نیستیم در شیرینی های زندگی ان ها را شریک کنیم 

 

 

+ جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۱۲ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

عشق یعنی آوینی 

یعنی خاطره ای کوتاه از ازدواجش و ان 

زمان ما هم مثل همیشه رسم و رسوم ازدواج زیاد بود و تجملات بیداد میکرد ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم ، خریدمان یک بلوز و دامن برای من بود و یک کت و شلوار برای مرتضی چیز دیگری لازم نمیدانستیم . به حرف و حدیث ها ، رسم و رسوم هم کاری نداشتیم ، برای زندگی خودمان تصمیم میگرفتیم همین ها بود که زندگی را زیبا میکرد 

برگرفته از کتاب بانوی ماه 

پ.ن: شهادتت مبارک سید 

این پست از طرف بسیجی گمنام برای سید 

+ جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۰۳ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور