«انس» فرزند «حارث(حرث) بن نبیه» است. پدر انس منسوب به «کاهلی» از تیره و شاخه قبیله «بنیاسد» بوده است. «انس» خود پیرمردی بزرگ از صحابه بنیمکرم اسلام بود. او از پیامبر نقل حدیث میکرد و افتخار شرکت در غزوه بدر و حنین در رکاب پیامبر را داشته است. پدرش - حرث - از صحابه پیامبر بوده است. پیش از این اشاره شد که انس از صحابه پیامبر اکرم بوده است، او از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایات فراوان نقل کرده که شیعه و سنی آن را گزارش کردهاند. از جمله آنها این روایت است: «ان ابنی هذا الحسین یقتل بارض یقال لها کربلا فمن شهد ذالک فلینصره؛ ان پسرم حسین در محلی به نام کربلا شهید خواهد شد، آگاه باشید هر که معاصر او بود، باید او را یاری کند». به همین سبب هنگامی که انس بن حرث امام را به سوی عراق رهسپار دید، به خدمت آن حضرت شرفیاب شد و ایشان را یاری کرد و همراه ایشان به شهادت رسید. او از صالحان و رزمآورانی است که در یاری امام بسیار کوشش کرد. «جزری»، انس را از اهالی کوفه به شمار آورده است.
انس در کربلا
وقتی امام حسین علیهالسلام به کربلا فرودآمد، انس شبانه به امام و یارانش ملحق شد. او از جانب امام در کربلا مأموریت یافت که به لشکر عمر بن سعد وارد شود و جویا شود که این سپاه با این عظمت را برای چه به کربلا آورده است. گویند هنگام ورود، بر عمر بن سعد سلام نکرد. عمر بن سعد پرسید: «مگر تو ما را مسلمان نمیدانی که سلام نکردی؟» پاسخ داد: «مگر به کسی که در برابر فرزند رسول خدا قرار گرفته باید سلام کنم؟».
شهادت انس
عصر روز عاشورا «انس بن کاهل» به خدمت امام حسین علیهالسلام شرفیاب شد و اجازه رزم خواست. او کمر خود را با عمامهای محکم پیچیده بود، و ابروان بلندش را با دستمالی بر پیشانی بسته بود، تا در حال رزم و جهاد جلوی چشمانش را نگیرد. چون نگاه امام حسین به چهره او افتاد، گریان شد و فرمود: «ای پیرمرد! خداوند سپاسگزار تو باشد».
شعار حماسی انس
رجز شجاعانهی این مرد بزرگ در برابر دشمن این بود:«قد علمت کاهلها و دودان و الخندفیون، قیس عیلانبان قومی أنه الاقران لدی الوغا و سادة الفرسانمباشر الموت بطعن آن لسنا نری العجز عن الطعانآل علی شیعة الرحمن و آل زیاد شیعة الشیطان؛(قبائل) کاهل و دودان و خندف و بنوقیس خوب میدانند، که قوم من در وقت جنگ و رودررویی نزدیکترین افراد به حریفان و سران جنگ هستند،با ضربهای کاری دشمن را از پای میاندازیم و از هیچ ضربتی اظهار عجز و حقارت نمیکنیم،خاندان علی، پیروان دین خداوند بخشندهاند و خاندان زیاد پیروان شیطاناند». انس با آنکه پیر بود، هجده نفر از لشکر ابنزیاد را از پای درآورد و خود به آسمان شهادت پر گشود. .او در زیارت ناحیه مقدسه مورد سلام امام واقع شده است: «السلام علی انس بن الکاهل الاسدی» و قاتل او «یقتط بن ناشر الجهنی» مورد لعنت قرار گرفته است. درسی که میتوان گرفت: در اصل حمایت فرزند رسول خدا و امام زمان، سالخورده، جوان، نوجوان و خردسال برابرند. وجود اشخاص پیر، در سپاه امام حسین علیهالسلام، غزوات دوران پیامبر را تداعی میکند. هرگز از سالخوردگان توقع جهاد نیست؛ ولی دل بیدار آنها مانع از سکوت آنها میشد. امام چون رسول «مصعب بن عمیر» را در غزوه احد دید، به ناگاه گریان شد. اما آیا وجود این پیرمردان، بر نامردان سپاه ابنسعد، عبرتی روشن نبود؟