خلاصه آمار

یاران امام حسین : حجاج بن مسروق

پنجشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ

جعفی مذحجی رضی الله عنه«حجاج» پسر «مسروق جعفی» از قبیله «مذحج»، از شیعیان مشهور امیرمؤمنان علیه‌السلام است. او از صحابه امیرمؤمنان علیه‌السلام بود که در کوفه زندگی می‌کرد. چون از حرکت امام به سوی کربلا باخبر شد، خود به استقبال امام از کوفه خارج شد و رو به جانب مکه، حرکت کرد و در بین راه به امام ملحق شد. وقتی امام حسین علیه‌السلام با لشکر حر برخورد نمودند و وقت نماز ظهر شد، امام علیه‌السلام به وی امر نمودند تا اذان بگوید و تا کربلا لحظه‌ای از امام جدا نشد تا این که روز عاشورا، به شهادت نائل آمد.

نمایندگی از طرف امام


در «قصر بنی‌مقاتل» که بیستمین منزل در راه کربلاست، امام، خیمه‌ای برافراشته دید. فرمودند: «این از آن کیست؟» پاسخ داده شد که آن «از عبیدالله بن حر جعفی» است. امام به «حجاج بن مسروق» امر فرمود که عبیدالله بن حر جعفی را دعوت کند تا با او و یارانش همراه شود. حجاج وارد خیمه ابن‌حر شد، پس از تعارفات معمولی، ابن‌حر پرسید: «چه خبر؟» حجاج پاسخ گفت: «برای تو یک هدیه و گرامیداشتی دارم، اگر پذیرای آن باشی! این حسین است که تو را برای یاری فراخوانده، اگر در پیش او (دشمنانش) را بکشی، اجر و پاداش نصیب تو می‌شود و اگر خود کشته شوی به مقام شهادت نائل آمده‌ای» ابن‌حر گفت: «به خدا قسم از کوفه خارج نشده‌ام مگر بدین سبب که فراوان دیدم افرادی را که برای جنگ با او خارج شده‌اند و شیعیان او به ذلت کشیده شده‌اند، پس از آن دانستم که او کشته خواهد شد و من قادر به یاری او نخواهم بود البته مایل نیستم که او مرا ببیند و من او را ببینم». .درسی که می‌توان گرفت: این نکته اهمیت بسیاری دارد که واژه شهادت نزد حجاج بن مسروق عبارتی شناخته شده است. او کشته شدن در رکاب امام را شهادت می‌داند. از اشعار حماسی او در برابر امام - که به آن اشاره‌ای خواهیم کرد - او را با شهادت آشنا می‌بینم.دیگر این که یاران امام خود را «بین احدی الحسنیین» می‌دیدند، یعنی بر این باور بودند که اگر کشته شوند در هر حال به مقامی رفیع دست یافته‌اند، و اگر بکشند و پیروز شوند باز هم اجر و ثواب احیای دین را کسب خواهند کرد. پس هرگز احساس ضرری و خسارتی نداشتند تا عقب‌نشینی کنند. در حالی که طرف مقابل نه به خیر دنیا دست یافت و نه به رضای الهی.


شهادت حجاج


ابن‌شهر آشوب و دیگران گفته‌اند: وقتی که روز دهم محرم شد و جنگ آغاز شد، حجاج بن مسروق جعفی به نزد امام حسین علیه‌السلام آمد و برای ورود به میدان اجازه خواست. امام به او اجازه داد. پس از شهادت انس، حجاج وارد میدان جهاد شد، و پس از نبردی خونین در حالی که محاسن شریفش به خون چهره‌اش رنگین شده بود، به نزد امام بازگشت و گفت: «أقدم حسینا هادیا مهدیا الیوم تلقی جدک النبیاثم اباک ذالندی علیا ذاک الذی نعرفه وصیا .ای حسین! ای امامی که هم هدایت یافته‌ای و هم دیگران را هدایت می‌کنی و امروز جدت پیامبر را ملاقات خواهی کرد،سپس پدرت علی را که صاحب فضل و جود و احسان است، آن عزیزی که ما او را وصی رسول و جانشین بر حق او می‌دانیم».سپس امام علیه‌السلام به او فرمودند: «نعم، و انا القاهما علی اثرک؛ آری، من هم آن دو (بزرگوار) را پس از شما ملاقات خواهم کرد» او بار دگر رهسپار میدان رزم شد و پس از نبردی افتخارآفرین به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه چنین آمده: «السلام علی الحجاج بن مسروق الجعفی» .درسی که می‌توان گرفت: در این که برخی از یاران قدری می‌جنگیده‌اند و سپس باز به سوی امام بازمی‌گشته‌اند، سری نهفته است؛ از جمله:1. علاقه وافر نسبت به امام، آنها را به مرکز و قطب عشق فرامی‌خواند؛2. این بازگشت را برای تجدید عهد و میثاق انجام می‌دادند؛3. و خود تجدید قوا با رؤیت امام را آرزو می‌کردند که برآورده می‌شد؛4. غرض برخی چون «عابس» این بود که امام او را به شمار آورد، و جهاد و شهادت او را بپذیرد.


امام حسین و یاران امام حسین یارانش حجاج بن مسروق شهدای کربلا قیام امام حسین قیام کربلا کربلا یاران یاران امام حسین
  • ۹۴/۰۸/۰۷
  • بسیجی گمنام

نظرات (۰)

نظرات شما عزیزان دلگرمی برای ما می باشد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور