«حنظله» فرزند «اسعد» که او فرزند شبام بن عبدالله» از قراء و بزرگان شیعه است. او از قبیله همدان بود. حنظله مردی فصیح، بلیغ و شجاع بود. او پسری به نام علی داشت که در تاریخ از او یاد شده است. ابنشهر آشوب از او با نام «حنظله بن عمرو الشیبانی» یاد کرده است. او پس از شهادت «بریر» روانه میدان شد، در حالی که فریادش بلند بود: «ای قوم! من بر شما از روزی سخت، مثل روز احزاب و مانند حال و روز قوم نوح، عاد، ثمود و کسانی که پس از آنها بودند بیمناکم؛ آری، خداوند قصد ظلم و تعدی به بندگانش را ندارد؛ و ای قوم! من بر شما از روز تناد و فریادخواهی میترسم. روزی که همه روی برگردانید، برای شما در برابر خداوند پناهی نیست، و هر کس را که خداوند در بیراهه وانهد، برای او راهنمایی نیست. ای قوم! حسین را نکشید که شما را خداوند به عذابی ریشهکن میسازد، و البته هر که افترا پیشه کند نومید گردد». .امام حسین علیهالسلام در حالی که او را مخاطب قرار داد، از خدای تعالی بر او پاداش نیک درخواست کرد و فرمود: «ای پسر سعد! خداوند تو را مورد مهربانی قرار دهد. هر آینه، اینها همان زمانی که به حق دعوت کردی و دعوتت را اجابت نکردند و به سوی تو حملهور شدند تا خون تو و یارانت را بریزند سزاوار عذاب گشتند. (دیگر دیر شده) چه اینها برادران نیکوکار تو را کشته ]و دستشان به خون آنها آلوده شده است[. حنظله گفت: «ای فرزند رسول خدا! شما درست فرمودی. فدایت شوم، شما از من داناتر و به درک حق سزاوارترید». .درسی که میتوان گرفت: نکته اینجاست که حنظله، در برابر قومی که مدعی مسلمانی است، ولی از قرآن بیخبر است، با تکیه به سه آیه (سوره مبارکه غافر، آیات 33، 31، 30 و طه 61) دیدگاه خود را بیان میکند. شگفت این که امام سخن او را اصلاح میکند و بیان میدارد که اکنون جای استفاده از این آیات نیست؛ چرا که اینها با شروع به خونریزی، دیگر خود را مستحق و سزاوار عذاب خداوند کردهاند. این انذار پیش از این درگیری نتیجهبخش و کارآمد بود؛ ولی الآن برای بازگشت قدری دیر شده است. توجه به این نکته، شعار «ما با همه، در هر حال با لبخند برخورد میکنیم» را رد میکند، آری لبخند و موعظه و پند برای بیداری جاهلان است؛ ولی اگر کسی به حد عناد و لجاجت رسید و دست به جنایت و ریختن خون این و آن زد، دیگر روش امام مقابله مناسب است: «(و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة»)؛ آنها را بکشید تا فتنهای باقی نماند».
پس از آن «حنظله» از امام پرسید: «آیا به سوی آخرت شتاب نکنم؟ و به برادرانم ملحق نشوم؟» امام فرمود: «حرکت کن به خیر دنیا و آن چه در آن است، و (بشتاب) به سوی حکومتی که کهنه نگردد» به او اذن جهاد داده است. او این گونه با امام خداحافظی کرد: «سلام بر تو ای اباعبدالله! درود خداوند بر شما و بر اهل بیت شما، (خداوند) بین ما و شما در بهشتش آشنایی برقرار کند» سپس امام فرمود: «آمین، آمین» و به کارزار پرداخت تا به فوز شهادت دست یافت. .در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی حنظلة بن اسعد الشبامی؛ درود بر حنظله پسر اسعد شبامی».