چشمت به نامحرم میافتد، اگر خوشت نیاید که مریض هستی !!!!ء
اما اگر خوشت آمد،
فوراً چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو:
*یا خیر حبیب و محبوب*
یعنی خدایا من تو را میخواهم، اینها چیه؟
اینها دوست داشتنی نیستند
پی نوشت:
گاهی یک نگاه حرام ...
شهادت را برای کسی که لیاقت شهادت دارد ،
سال ها عقب می اندازد.
چه برسد به کسی که ...
هنوز لایق شهادت بودن را نشان نداده است . . .
شهادت را میطلبیم اللهم ارزقنا توفیق الشهاده ، اما . . .
در یکی از مجامع بین المللی، نطق پر شوری علیه تسلط قدرت ها و نظام سلطه در دنیا، ایراد کردم و در حضور بیش از صد هیأت نمایندگی و رؤسای دولتها، آمریکا و شوروی را با بردن نام کوبیدم و محکوم کردم.
بعد از آن نطق، عده زیادی آمدند مرا تحسین و تصدیق کردند وگفتند: سخن شما درست است. یکی از سران کشورها که یک جوان انقلابی بود- و البته بعدا هم او را کشتند- نزد من آمد و گفت:
همه حرفهای شما درست است، منتهی به شما بگویم، به خودتان نگاه نکنید که از آمریکا نمی ترسید همه اینهایی که در این جا نشسته اند از آمریکا می ترسند! بعد سرش را نزدیک آورد و گفت: من هم از آمریکا می ترسم.
رهبر معظّم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای
شهید نادر مهدوی” ( حسین بسریا) در 14/3/1342 ه- ش در خانودهای مستضعف امّا متدیّن و پرهـیزکار در روستای نوکار “، از توابع دهستان بحیری” در شهرستان دشتی” واقع در استان بوشهر” دیده به جهان گشود. او ششمین فرزند خانواده بود.
در سال دوم دبستان بود که به مکتب رفت و قرآنِ کریم، این کتاب هدایتگر الهی را به مدد علاقة وافر و هوشِ سرشارِ خود، در عرض مدتِ تنها بیست و پنج روز نزد آقای علی فقیه خــتم نمود. در همین سال بود که خانوادة وی از روستای نوکار، به روستای بحیری مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.
سال 1327 ه ش روستای «هرچگان» شاهد تولد کودکی بود که در همان دوران کودکی رفتارهایش امید را در خانواده و آشنایان به وجود می آورد. خانواده ای که شهید «ترکی» در آ ن متولد شد و رشد نمود مانند تمام خانواده های متدین و مومن روستای «هرچگان» مملو از نور معنویت ویاد خدا بود. تا کلاس پنجم را در زادگاهش تحصیل کرد اما به دلیل محرومیت های ناشی از حکومت پهلوی و نبود امکانات و مدرسه پس ازآن مجبور شد در روستای نافچ که پانزده کیلومتر از روستای هرچگان فاصله داشت به تحصیل ادمه دهد. فاصله زیاد و آب وهوای سرد زمستان استانی که به بام ایران معرف است نتوانست کمترین خللی در اراده آهنین شهید ترکی ایجاد کند. راه خاکی و صعب العبور روستای هرچگان تا نافچ هر روز شاهد دوچرخه ای بود که شهید ترکی با آن به مدرسه می رفت.باآن همه تلاش وکوشش، مشکلات زندگی اجازه ا دامه تحصیل به او را ندادواومجبورشد تامدتی تحصیل راکنارگذارد. پس از اینکه مدرک ششم ابتدای را گرفت به ناچار درس خواندن را برای مدتی کنار گذاشت و به کار کشاورزی پرداخت اما سیاست های ر ژیم شاه عرصه را برای خانواده شهید ترکی مثل تمام کشاورزان آن روز گار تنگ کرده بود . در حالی که نوجوانی بیش نبود خانواده را ترک کرد و به خرمشهر رفت تابا کارگری به کمک خانواده بشتابد.
شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک ، توئیتر و خصوصا برنامه های تلفن همراه مثل لاین و واتس آپ و وایبر مورد استفاده ی دو گروه قرار می گیرند . یک دسته افرادی هستند که از سر سرگرمی و تفریح و خوش گذرانی وارد می شوند و وقت خود را صرف این برنامه ها می کنند . دسته ی دوم بچه حزب اللهی ها و کسانی که به قول معروف درد دین دارند وارد می شوند و سعی دارند مطالب عرفانی ، مذهبی ، شهدایی و امثالهم در گروه ها بگذراند .
اما به راستی آیا دقت کرده اید که همین افراد دسته ی دوم ، اکثرآ بجای نشر معارف الهی و سیره ی پیامبر و ائمه اطهار سلام الله علیهم ، بجای ترویج فرهنگ شهادت و ولایت ، بصورت جاهلانه دست به تخریب چنین مواردی می زنند ؟در بیشتر موارد احادیث یا روایاتی نشر می شود که اصلا سندیت معتبری ندارند ، داستان هایی گفته می شود که در ظاهر بسیار زیبا ولی در باطن قصد تخریب و ضربه زدن به یکی از اصول یا فروع دین دارند ، بطور مثال در مورد عمل شنیع قمه زنی یک سری روایات بسیار غلط و نامعتبر از کسانی که خودشان از لحاظ علمی و عملی و دینی حائز جایگاهی نیستند نقل می شود ، فتواهایی از یک سری عمامه به سر ها که توهم مرجع تقلیدی دارند و جز خود و خانواده شان کسانی آنها را به مرجعیت رسمی شیعه و اسلام قبول ندارد ، می آورند ، خیلی ها که ادعای اعتبار احادیث ارسالی شان می شود وقتی ازشان منبعی درخواست می شود ، یک کلمه ی عربی را پسوند قرار می دهند و نام کتاب نامعتبر بعلاوه ی صفحه و جلد کذایی .
بسمـ الله و سلامـ . . .
+ کمـ حجمـ امّا مقوی :
بِسم الله الرَحمن الرَحیم
قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ
بگو : ای بندگان من که در جنایت به خویش ( به واسطه گناه ) از حد گذشتید ،
از رحمت خدا نومید مگردید ، بی تردید خداوند همه گناهان را می آمرزد ،
زیرا اوست آمرزنده و مهربان!
سوره زمر - آیه 53
+ فرا رسیدن مبارک ماه رجب رو خدمت تون تبریکـــ عرض میکنم و امیدوارم با دست ِ پر از ماه رجب خداحافظی کنید.....
امیدوارمـ حال همه ی همسنگرا خوب باشه
+ مطلبی خوندم در رابطه با شهید کمیل صفری تبار . . .
کسی که همیشه به همه میگفت سی و سومین شهید روستاشون خواهد بود !
ایشون سال 1367 در بابل متولد شدن ... سال 86 وارد دانشگاه امام حسین(ع) شدند و بعد از فارغ التحصیلی ، دوره های تکاوری و چتربازی رو طی می کنند و وارد یگان ویژه ی صابرین میشن و سال 1390 به دست گروه پژاک به شهادت می رسند ...
+ صداقتی که این شهید بزرگوار در نوشتن وصیت نامه شون به خرج داده بودن ، توجهم رو جلب کرد!
ازتون خواهش میکنم وصیت نامه ی ایشون رو در ادامه مطلب بخونین حتما....
+ خواهرم ... خوب نگاه کن!
این شهید نسل سومی ، برای امنیت الان من و شما ، جونش رو داد ...
و ازت خواست یک تار موی خودت رو در معرض دید نامحرم قرار ندی !
+ شهید علمدار گفته بودن برای بهترین دوستان خودتون آرزوی شهادت بکنید ...
التماس دعا !
روز جمعه ماه محرم سال 1336 در یکی از محلههای مستضعف نشین اصفهان به نام «کوی کلم» خانواده با ایمان خرازی مفتخر به قدوم سربازی از عاشقان اباعبدالله (ع) گشت. هوش و ادب، زینت بخش دوران کودکی او بود و در همان ایام همراه پدر به نماز جماعت و مجالس دینی راه یافت و به تحصیل علوم در مدرسهای که معلمان آنجا افرادی متعهد بودند، پرداخت. اکثر اوقات پس از تکالیف مدرسه به مسجد محله به نام مسجد «سید» رفته با صدای پرطنینش اذان و تکبیر میگفت.
ایشون ناشناس میدون خراسونه . . .
روبروی بوستان کوثر . . .
اوستا جلیل موتور ساز . . .
بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم . . .
کسی که ترک موتورش چند بار آقا رو برده بود برا شناسایی مناطق جنگی . . .
سال 61 که ترکش خمپاره درست خورد تو جمجمه اش گفتن شهید شد و بردنش سرد خونه . . . ولی تو سردخونه دیدن که زنده است و الان این جمجمه ای که داره مصنوعیه . . .
حالا از دست راستش هم بگذریم که کلا کار نمیکنه . . .
ای کاش حاج همت بودی امروز ؛ نزدیک انتخابات است
ای کاش بودی تا برایت ستاد میزدیم ؛
رنگ خاکی را دست بند و شال گردن میکردیم می انداختیم روی دوشت
با یک چفیه و عکس انتخاباتی میشدی کاندیدای اصلح
اینجا ایران قرن 21 است...!
اینجا صدای آهنگهای پاپ لس آنجلسی و غرب زده آن قدر بلند است که فریادهای
«حاج مهدی باکری» به گوش نمی رسد...
اینجا ایران قرن 21 است!
اینجا همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند...
اینجا ایران قرن 21 است!
اینجا بر دیوارهای شهر روی عکس شهید ، پوستر تبلیغاتی می چسبانند...
اینجا ایران قرن 21 است!
حسن باقری در 25 اسفندماه 1334، همزمان با سوم شعبان، میلاد امام حسین(ع) در تهران به دنیا آمد و در ۹ بهمن ۱۳۶۱در سن 26 سالگی در خوزستان منطقهی فکه به شهادت رسید و قطعهی ۲۴ گلزار شهدایبهشت زهرای تهران جایگاه ابدی او شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و بعد وارد دانشگاه ارومیه شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در فعالیتهای انقلاب نقش مؤثری داشت. در سال ۱۳۵۸وی فعالیت خود را در سرویس فرهنگی و سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی آغاز کرد و اولین خبرنگاری بود که به الجزایر اعزام شد. پس از آن بنا به دعوت سازمان امل، از طرف این روزنامه، سفر ۱۵ روزهای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابهسامان مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد.
ازدواج سردار حسن باقری
با وضو وارد مجلس شد این را بعد ها خودش در دست نوشته هایش که از او خواندم دیدم
حسن خودش را معرفی کرد و بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان تمام تاکیدش بر روی مسائل اخلاقی بود .
یادم نمیرود قبل از اینکه وارد مجلس شوم وضو گرفتم و دو رکعت نمازخواندم و گفتم :
خدایا !!! تو خودت از نیت من باخبری هر خودت صلاح میدانی این کار را به سر انجام برسان.
پی نوشت : واقعا شرمنده ی این شهدا هستیم ما
با ارمان هاشون خیلی فاصله گرفتیم اونا کجا ما کجا
دگ به گرد پاشون هم نمیرسیم