خلاصه آمار

با فتح‌ خرمشهر، دشمن‌ در صحنه‌ رویارویی‌ با رزمندگان‌ اسلام‌ به‌ لاک‌ دفاعی‌ فرو رفت. پیروزی‌هایی‌ که‌ پس‌ از آن‌ به‌ دست‌آمد، برتری‌ قدرت‌ ایران‌ را در جبهه‌های‌ جنوب‌ آشکار کرد. این‌ روند تا سال‌1364 یعنی‌ شروع‌ حمله‌ ایران‌ به‌ شبه‌ جزیره‌ «فاو» ادامه‌ داشت.
عملیات‌ در اروند، پس‌ از بررسی‌های‌ لازم‌ و استفاده‌ از تجربیات‌ و به‌ کارگیری‌ تدابیر مهم‌ نظامی‌ و اطلاعاتی‌ انجام‌ شد. این‌ تدابیر در سه‌ بخش‌ مهم‌ یعنی‌ آموزش، شناسایی‌ و تدارک‌ متمرکز می‌شد.
آموزش‌ نیروهای‌ ایرانی‌ در یگانهای‌ مختلف‌ با روحیه‌های‌ بالا ادامه‌ پیدا کرد و تعدادی‌ از گردانها آموزشهای‌ تخصصی‌ و ویژه‌ دیدند. 
به‌ موازات‌ آن‌ شناسایی‌ منطقه‌ و بررسی‌ همه‌ عوامل‌ دخیل‌ در عملیات‌ انجام‌ پذیرفت. این‌ کار با حساسیت‌ و وسواس‌ از سوی‌ فرماندهان‌ دنبال‌ می‌شد. 
سعی‌ بر آن‌ بود که‌ دشمن‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ متوجه‌ حرکات‌ در منطقه‌ نشود، چرا که‌ این‌ قطعه‌ از جبهه‌ برای‌ عراق‌ اهمیت‌ ویژه‌ داشت. 
فاو زمینی‌ است‌ محصور در میان‌ رودخانه‌ اروند، خلیج‌ فارس‌ و خور عبدالله‌ که‌ از سمت‌ خشکی‌ به‌ بصره‌ منتهی‌ می‌شود. 
در شمال‌ این‌ منطقه‌ رودخانه‌ اروند و جزیره‌ آبادان‌ واقع‌ شده‌ و در فاصله‌90 کیلومتری‌ شمال‌ غربی‌ آن، شهر صنعتی‌ بصره‌ قرار دارد. 
همچنین‌ در جنوب‌ فاو خور عبدالله، خلیج‌ فارس‌ و در جنوب‌ غربی‌ بندر ام‌القصر قرار دارد. 
گذشته‌ از همه‌این‌ موارد، دو دلیل‌ عمده‌ نزدیکی‌ به‌ بصره‌ و گذرگاه‌ اتصال‌ به‌ خلیج‌ فارس‌ کافی‌ بود که‌ عراق‌ تدابیر شدید و امکانات‌ وسیعی‌ را در منطقه‌ لحاظ‌ کند. 
نکته‌ دیگر در شناسایی‌ها که‌ قوای‌ ایران‌ می‌بایست‌ بر آن‌ اشراف‌ و آگاهی‌ کامل‌ می‌یافتند، وجود عوارض‌ طبیعی‌ بود که‌ از مهمترین‌ آنها می‌توان‌ به‌ رودخانه‌ خروشان‌ اروند اشاره‌ کرد. 
رودخانه‌ای‌ که‌ با اتصال‌ به‌ آبهای‌ آزاد، شرایطی‌ استثنایی‌ دارد و به‌ لحاظ‌ عمق‌ و عرض‌ نیز با رودخانه‌های‌ دیگر متفاوت‌ است‌ و شاید یکی‌ از دلایل‌ غافلگیری‌ دشمن‌ همین‌ بود که‌ عراق‌ تصور نمی‌کرد یگان‌های‌ رزمی‌ ایران‌ قادر به‌ عبور از اروند باشند. 
از ماه‌ها پیش‌ یگان‌های‌ مهندسی‌ و تدارکاتی‌ مشغول‌ آماده‌سازی‌ منطقه‌ و تأمین‌ نیروها بودند، که‌ از جمله‌ می‌توان‌ به‌ احداث‌ چند جاده‌ در میان‌ نخلستان‌ها و تدارک‌ چندین‌ اسکله‌ یاد کرد. 
سرانجام‌ عملیات‌ والفجر8 در ساعت‌22 و10 دقیقه‌ روز بیستم‌ بهمن‌ ماه‌1364 آغاز شد. نیروهایی‌ که‌ ماه‌ها منتظر چنین‌ شبی‌ بودند، با شنیدن‌ رمز عملیات‌ هجوم‌ گسترده‌ خود را آغاز کردند: «بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم. لاحول و لا قوه‌ الا بالله‌ العلی‌ العظیم، و قاتلوهم‌ حتی‌ لاتکون‌ فتنه. یا فاطمه‌ الزهرا، یا فاطمه‌ الزهرا، یا فاطمه‌ الزهرا»(سلام‌ الله‌ علیها). 
با آغاز عملیات، لشکرها و تیپ‌های‌ نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌ با پشتیبانی‌ آتش‌ توپخانه‌ ارتش‌ مبادرت‌ به‌ شکست‌ خط‌ دشمن‌ کردند. 
با توجه‌ به‌ احتمالی‌ که‌ در هوشیاری‌ دشمن‌ مطرح‌ بود، شکستن‌ خط، پاکسازی‌ و گرفتن‌ سر پل‌ مناسب‌ نقش‌ اساسی‌ را در تضمین‌ موقعیت‌ عملیات‌ داشت. 
غواص‌ها می‌بایست‌ معابر را برای‌ نیروهای‌ قایق‌سوار باز کنند تا آنها بتوانند از این‌ معابر وارد ساحل‌ دشمن‌ شده‌ و تا روشنایی‌ صبح‌ منطقه‌ را جهت‌ تثبیت‌ و استحکام‌ سر پل‌ پاکسازی‌ کنند. 
در لحظه‌ شکستن‌ خط‌ و درگیری‌ با عراقی‌ها، هوای‌ مه‌ آلود و نم‌ نم‌ باران‌ غواصان‌ را برای‌ انجام‌ بهتر عملیات‌ یاری‌ نمود. عراقی‌ها که‌ غافلگیر شده‌ بودند، بی‌هیچ‌ مقاومتی‌ پا به‌ فرار گذاشتند. 
یکی‌ دو ساعت‌ پس‌ از درگیری، شنود بی‌سیم‌ دشمن‌ حکایت‌ از اوضاع‌ نابسامان‌ و به‌ هم‌ ریخته‌ خطوط‌ دفاعی‌ عراق‌ داشت. 
هر یک‌ از فرماندهان‌ عراقی‌ نسبت‌ به‌ منطقه‌ تحت‌الحفظ‌ خود سلب‌ مسوولیت‌ نموده‌ و یکسره‌ از رده‌های‌ بالای‌ خود درخواست‌ کمک‌ می‌کردند. 
روز نخست‌ عملیات‌ در شرایطی‌ سپری‌ گردید که‌ دشمن‌ به‌ دلیل‌ غافلگیری‌ طولانی، نا آگاهی‌ نسبت‌ به‌ اوضاع‌ و ابری‌ بودن‌ آسمان، برای‌ هر گونه‌ عکس‌العمل‌ زمینی‌ و هوایی‌ مهلتی‌ نیافت، حتی‌ از سرمایه‌گذاری‌ جدی‌ در خصوص‌ نیروهای‌ پیاده‌ موجود و تجهیزات‌ عاجز ماند. 
رزمندگان‌ ایرانی‌ پس‌ از تصرف‌ کامل‌ فاو در محورهای‌ بصره، ام‌القصر و «البحار» به‌ پیشروی‌ ادامه‌ دادند تا ارتش‌ عراق‌ را هر چه‌ بیشتر از شهر فاو دور نگهدارند. 
پیشروی‌ رزمندگان‌ زنگ‌ خطر سقوط‌ بصره‌ را به‌ صدا درآورد و عراق‌ مجبور شد تا به‌ هر قیمتی‌ از پیشروی‌ قوای‌ ایران‌ بکاهد. در روزهای‌ بعد درگیری‌های‌ سختی‌ بین‌ طرفین‌ روی‌ داد، ولی‌ این‌ جنگ‌ و گریزها در کنار خور عبدالله‌ و منطقه‌ای‌ به‌ نام‌ «کارخانه‌ نمک» به‌ اوج‌ خود رسید. اما عراق‌ دیگر نتوانست‌ به‌ خطوط‌ دفاعی‌ سابق‌ خود در منطقه‌ برگردد و به‌ شکست‌ خود در شهر فاو اعتراف‌ کرد. حدود دو ماه‌ منطقه‌ زیر آتش‌ سنگین‌ و پاتک‌های‌ سخت‌ و بمبارانهای‌ وحشتناک‌ شیمیایی‌ قرار داشت‌ تا آنکه‌ رفته‌ رفته‌ اوضاع‌ آرام‌ گرفت‌ و خطوط‌ پدآفندی‌ تثبیت‌ شد. در آن‌ میان‌ توپخانه‌ نیروی‌ زمینی‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با تلاش‌ بی‌وقفه‌ خود سعی‌ داشت‌ تا حد امکان‌ از رزمندگان‌ مستقر در خط، حمایت‌ و پشتیبانی‌ نماید. در طی‌ عملیات‌ والفجر8 نزدیک‌ به‌800 کیلومتر مربع‌ از خاک‌ عراق‌ آزاد گردید و تلفات‌ و خساراتی‌ سنگین‌ بر دشمن وارد آمد. عراق‌ در جریان‌ عملیات‌ نزدیک‌ به‌ 57000 تن‌ کشته‌ و زخمی‌ و اسیر بر جای‌ گذاشت‌ که‌ در میان‌ کشته‌ شدگان‌ یک‌ فرمانده‌ لشکر و5 فرمانده‌ تیپ‌ و در میان‌ اسیران‌ چندین‌ سرهنگ‌ ستاد، سرهنگ‌ دوم، سرگرد و افسر جزء، خلبان‌ هواپیما و چرخبال‌ و چندین‌ درجه‌ دار وجود داشت. 
در مجموع‌10 تیپ‌ پیاده، کماندویی‌ و نیروی‌ مخصوص‌ و2 تیپ‌ زرهی،4 گردان‌ ضد هوایی،10 گردان‌ جیش‌ الشعبی‌ و5 گردان‌ توپخانه‌ دشمن‌100 درصد منهدم‌ گردید. تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر)به 57000 نفر بالغ گردید.
همچنین‌ در جریان‌ عملیات‌ والفجر 8 (فاو) تعداد71 فروند از هواپیماهای‌ دشمن،11 فروند چرخبال‌ و54 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر،500 دستگاه‌ خودرو نظامی، 20 عراده‌ توپ‌ صحرایی،55 عراده‌ توپ‌ ضدهوایی،5 فروند ناوچه‌ جنگی،5 دستگاه‌ مهندسی‌ و دهها فروند قایق‌ منهدم،140 دستگاه‌ تانک‌ و نفربر،250 دستگاه‌ خودرو، 20 عراده‌ توپ‌ صحرایی،120 عراده‌ توپ‌ ضد هوایی‌ و3 دستگاه‌ رادار موشک‌ و دستگاه‌ مهندسی‌ ازمیان‌ تجهیزات‌ ارتش‌ عراق‌ به‌ غنیمت‌ رزمندگان‌ ایران‌ درآمد. 
در فرآیند74 روز نبرد گسترده‌ که‌ صحنه‌ واقعی‌ رویارویی‌ نیروی‌ نظامی‌ و ماشین‌ جنگی‌ حزب‌ بعث‌ عراق‌ با توان‌ رزمندگان‌ قوای‌ ایرانی‌ بود، ایران‌ بر سواحل‌ شمالی‌ خور عبدالله‌ و شبه‌ جزیره‌ فاو (شهر فاطمیه) مسلط‌ و راه‌ ورود عراق‌ به‌ خلیج‌ فارس‌ مسدود شد. 
طراحی‌ این‌ عملیات‌ ابتدا در سال‌1361 از سوی‌ سردار شهید حسن‌ باقری‌ پس‌ از شناسایی‌ منطقه‌ اروند و فاو آغاز و در سال‌64 تکمیل‌ و اجرا گردید. 
قبل از این‌ عملیات‌ تیپ 10 سیدالشهداء در یک حمله ایذایی به جزیره ام الرصاص وظیفه منحرف کردن توجه عراق را بعهده گرفت و نقش قابل توجهی را در تضمین پیروزی رزمندگان در محور اصلی بازی کرد و در ادامه نیز در آفند و دفع پاتک های سنگین دشمن در منطقه کارخانه نمک و پدآفند منطقه با تمام توان وارد عمل شدو در این راه فرماندهانی نظیر شهید جنگروی قا ئم مقام تیپ، عبدالله نوریان و شهید عزیز حاج علی گروسی ... به‌ شهادت‌ رسیدند. در این عملیات گردان حضرت علی اکبر (ع) بصورت آبی _خاکی عمل نمود و گروهان های جهاد، شهادت و ایثار به ترتیب توسط قایق به جزیره ام الرصاص منتقل و به دشمن حمله نمودند . از شهدای شاخص گردان در این عملیات می توان به شهید سرافراز  حسن تاجیک ،علی معروف خانی،شهید سید محمود اعتصامی، شهید دکامی، شهید حیدری _بلوری و... اشاره کرد.
+ شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۱۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

نام عملیات: رجب
رمز عملیات: یا من ارجوه لکل خیر...
محل عملیات: منطقه عمومی نفس اماره
نوع عملیات: نفوذی
هدف:پ اکسازی قلوب
سلاح: دعاونیایش
بانام نامی زهرای اطهر(س)عملیات را آغاز کنید...

پی نوشت : ماه رجب بر همه مسلمین مبارک باشه 

ما را از دعای خیرشون فراموش نکنند 

در یک کلمه .... شهدا شرمنده ایم

+ شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۱۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

حسن باقری در 25 اسفندماه 1334، همزمان با سوم شعبان، میلاد امام حسین(ع) در تهران به دنیا آمد و در ۹ بهمن ۱۳۶۱در سن 26 سالگی در خوزستان منطقه‌ی فکه به شهادت رسید و قطعه‌ی ۲۴ گلزار شهدایبهشت زهرا‌ی تهران جایگاه ابدی او شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و بعد وارد دانشگاه ارومیه شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در فعالیت‌های انقلاب نقش مؤثری داشت. در سال ۱۳۵۸وی فعالیت خود را در سرویس فرهنگی و سیاسی روزنامه جمهوری اسلامی آغاز کرد و اولین خبرنگاری بود که به الجزایر اعزام شد. پس از آن بنا به دعوت سازمان امل، از طرف این روزنامه، سفر ۱۵ روزه‌ای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابه‌سامان مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد.

+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۰۳ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

ازدواج سردار حسن باقری

با وضو وارد مجلس شد این را بعد ها خودش در دست نوشته هایش که از او خواندم دیدم 

حسن خودش را معرفی کرد و بعد مسائل کلی مطرح شد و ایشان تمام تاکیدش بر روی مسائل اخلاقی بود . 

یادم  نمیرود قبل از اینکه وارد مجلس شوم وضو گرفتم و دو رکعت نمازخواندم و گفتم :

خدایا !!! تو خودت از نیت من باخبری هر خودت صلاح میدانی این کار را به سر انجام برسان.

پی نوشت : واقعا شرمنده ی این شهدا هستیم ما 

با ارمان هاشون خیلی فاصله گرفتیم اونا کجا ما کجا 

دگ به گرد پاشون هم نمیرسیم 

زندگی نامه این سردار بزرگوار را میزارم برای علاقه مندان این شخصیت والا
+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

خاطراتی از شهید سیدعلی حسینی 

هنوز ان کاغذ را دارم ....

شرایطش را خلاصه رویش نوشته بود و پایینش را امضا کرده بود تمام جلسه ی خصوصی صحبت ما درباه ی ازدواج ختم شد به همان کاغذ مختصر و مفید...

معیار های ازدواج از دید شهید :

بسمه تعالی 

داشتن ایمان به خدا و خداجویی ... مقلد امام بودن و پیروی از ایشان ....شغل من پاسدار است .... مشکلات اینده ی جنگ .... مکان زندگی .... انگیزه ازدواج ..... رسیدن به کمال 

عبارت های کوتاه ولی در دل هرکدام یک دنیا حرف برای گفتن


+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

به قد و قواره اش نمی امد در موردازدواج بگوید اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد ! گفتم زود است بگذار جنگ تمام شود خودمان استین بالا میزنیم گفت : نه پیامبر فرموده است ازدواج کنید تا ایمانتان کامل شود من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم باید!!!!

همین ها را گفت در سن 19 سالگی زنش دادیم !!!گفت حالا بگو دوست داری همسرت چگونه باشد 

گفت : عفیف باشد و با حجاب 

پی نوشت:  خاطره ی کوتاه از شهید حسن زارعی کاریزی برگرفته شده از کتاب قربانگاه عشق

از این پس در سایت در مورد خاطرات ازدواج و همسرداری شهدا نیز پست میزارم 


+ جمعه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!

یک روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا ! و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“

رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!

چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!

به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!

مدتی بعد....

شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!

چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“

رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود!

وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:

”آهای کچل با تو ام.....! “

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“

رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!

چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“

چمران و آقا رضا تنها تو سنگر...
رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران: چرا؟!
رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه.....
شهید چمران: اشتباه فکر می کنی.....! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم،
نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....... رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت.
... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضارو خدا واسه خودش جدا کرد...
+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۴۷ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

به یاد آنهایـــی که جز استخوانهایشـــان چیزی از جسمشان نمانـــده اما عظمت و شکـــوه غیرت

 

و روحشان عالــــم را فرا گرفته،

 

 

باز هم همان جملـــه ...

 

                                           ♥شهـــدا شــــرمنده ایــــم♥

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :رحمت الله

 

 

نام خانوادگی:اسماعیلی

 

 

نام پدر:قنبرعلی

 

 

تاریخ تولد:1347/02/01

 

 

تاریخ شهادت:1362/07/30

 

 

منطقه شهادت:غرب کشور

 

 

نام عملیات:منطقه مریوان

 

 

متن وصیت:

 

 

موجود نیست

 

 

سخنی از مقام معظم رهبری:

 

 

 

قراری که گفتند، خانواده‏های معظم شهدای روحانی کردستان در میان این جمع حضور دارند؛ هم معنویت، هم علم، هم از روحانیت، هم شهادت، هم وحدت در این جمع نورانی و متراکم تجلی پیدا کرده است

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :رمضانعلی

 

 

نام خانوادگی:مولوی

 

 

نام پدر:الله داد

 

 

تاریخ تولد:1337/10/30

 

 

تاریخ شهادت:1364/11/18

 

 

منطقه شهادت:فاو

 

 

نام عملیات:والفجر8

 

 

متن وصیت:

 

 

 

و مادر این زمان که بار دیگر فریاد حسین گونه ی امام امت این فرزندپاک حضرت زهرا(س)که فریاد هل من ناصر ینصرنی خود را سر داده و جوانان پاک ازسلاله یاران پاک حسین (علیه السلام)ندای اورا پاسخ گفتند و به مهراب شهادت نماز خون را به پاداشتند و عاشقانه به میعاد گاه معشوق شتافتم و در این زمان می بایست تداوم بخش راه آنها باشیم.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :صفی الله

 

 

نام خانوادگی:اسماعیلی

 

 

نام پدر:حبیب الله

 

 

تاریخ تولد:1337/11/30

 

 

تاریخ شهادت:1367/05/04

 

 

منطقه شهادت:ابادان

 

 

متن وصیت:

 

 

 

امروز آنهائی که به گوشه ای خزیده اند و در گوشهای خود پنبه گذاشته اند تا سخن حق را نشنوند باید بدانند که خداند نور خود را به تمام دنیا می رساند اگر چه کافران و مشرکان را خوش نیاید کفر جهانی با همه توان بر ما یورش برده و اگر لحظه ای غافل باشیم خداوند ما را نخواهد بخشید و در برابر این نسل و نسلهای آینده مسئولیم آری تمامی مستضعفان جهان به انتظار ما نشسته اند باید راضی به رضای خداوند بود و به هر آنچه تقدیر است تن در داد و در راه هدف مقدس جان را فدا نمود تا به لقاء الله رسید و از هر چه وابستگی است برید که " انالله و انا الیه راجعون"

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :ستار

 

 

نام خانوادگی:اسماعیلی

 

 

نام پدر:حیدراقا

 

 

تاریخ تولد:1337/10/08

 

 

تاریخ شهادت:1361/11/18

 

 

منطقه شهادت:رقابیه

 

 

نام عملیات:والفجر مقدماتی

 

 

متن وصیت:

 

 

موجود نیست

 

 

سخنی از مقام معظم رهبری:

 

 

پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته می شود، در حقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست. آنها زنده اند و روز به روز زنده تر خواهند شد.

 

 

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سیف الله

 

 

نام خانوادگی:اسماعیلی

 

نام پدر:صفرعلی

 

 

تاریخ تولد:1349/07/01

 

 

تاریخ شهادت:1365/12/11

 

 

منطقه شهادت:شلمچه

 

 

نام عملیات:کربلای 5

 

 

متن وصیت:

 

 

 

ای امت شهید پرور روستای وردنجان ای شمائی که از ابتدای کار قدم به قدم با امام عزیز عهد و پیمان بستیدکه تا آخرین قطره ی خون خوداز اسلام و حرمت خون شهیدان پاسداری کنیداکنون وقت تنگ است  و فردا دیر،همین امروز حرکت کنید که اسلام عزیزمان تنها نماند.اگر اندکی غفلت کنید فردای قیامت در پیشگاه خداوند کریم و در پیش ائمه معصومین و شهدایمان مسول خواهید بودانشاالله که شما مردم شهید پرور همدوش دیگر عزیزان حرکت کنید و دین خود را به اسلام ادا نمائیداکنون زمینه فراهم است.آنها که رفتند کاری خمینی کردند و آنها که مانده اند کار زینبی کنند. همگی مرا حلال کنید و از دیگران حلالیت بطلبید.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۲ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :شیرزاد

 

 

نام خانوادگی:مولوی

 

 

نام پدر:فلامرز

 

 

تاریخ تولد:1346/06/09

 

 

تاریخ شهادت:1362/12/07

 

 

منطقه شهادت:طلایه

 

 

نام عملیات:خیبر

 

 

متن وصیت:

 

 

سلام بر مهدی موعود (عجل ا... تعالی فرجه الشریف)و نائب بر حقش خمینی کبیر و ملت شهید پرور و شهیدان گلگون کفن و رزمندگان اسلام.

 

 

بخدا سوگند ، بخدای محمد رسول خدا اینجانب راهی را که انتخاب کرده راه شهیدان بخون خفته و راه آزادگان ، راه سعادت و کمال است بخدا سوگند هدفی غیر از تقرب به خدا و سپاسگذاری نعمتهای بی کران خدا نداشتم ، راس همه خطاها دوستی دنیاست.

 

 

بنده که لیاقت شهید شدن را ندارم ولی پیام همه ی شهداء حفظ ولایت فقیه برای زنده نگه داشتن این دین الهی است و پیروی از ولایت فقیه.

 

 

 

برای بنده گریه نکنید و افتخار کنید که چنین فرزندی داشته و فدای دین خدا کرده اید ، افتخار کنید که بر این امت الهی خیانت نکرده اید.امیدوارم که برادران و خواهران گرامی از شهیدان مخصوصاً سرور آزادگان جهان حسین بن علی(علیه السلام) درس بیاموزید.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سید اصغر

نام خانوادگی:موسوی

 

نام پدر:سید باقر

تاریخ تولد:1349/05/10

 

تاریخ شهادت:1366/12/23

منطقه شهادت:شاخ شمیران

 

نام عملیات:والفجر10

 

 

متن وصیت:

 

 

امروز اسلام خون میطلبد و باید به راهش خون داد، همان طوری که امام حسین(علیه السلام) نیز فدای اسلام شدند و ما نیز اگر ادعای مسلمانی می کنیم باید جانمان را فدای اسلام کنیم ، ای مردم اسلام را دریابید و به یاری اسلام بشتابید و در عمل ثابت کنید که مسلمان هستید نه در شعار، امروز اسلام از ما عمل می خواهد نه شعار ،پس عمل کنید به آن چیزی که می گوئید. خداوند در قرآن می فرماید "یاایهاالذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون" چرا چیزی می گوئید که بدان عمل نمی کنید؟

 

 

 

برادرانم نگذارید بعد از من اسلحه ام بر زمین بیفتد و امام را تنها نگذارید و بهتربن راه ادامه شهادتم برای شما شرکت در جبهه است، دوستانم اگر برای شما دوست خوبی نبودم اما در تشییع جنازه ام شرکت کنید و زیر تابوتم را بگیرید و با دستان دوست خود را به گلستان شهداء وردنجان ببرید و برای ادامه دادن راهم در جبهه ها شرکت کنید.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۰ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سید قاسم

 

 

نام خانوادگی:موسوی

 

 

نام پدر:سید شریف

 

 

تاریخ تولد:1351/09/01

 

 

تاریخ شهادت:1366/12/25

 

 

منطقه شهادت:شاخ شمیران

 

 

نام عملیات:والفجر10

 

 

متن وصیت:

 

 

موجود نیست

 

 

سخنی از امام خمینی ره:

 

 

 

ما اگر کشته هم بشویم در راه حق کشته شدیم و پیروزی است و اگر بکشیم هم در راه حق است و پیروزی است.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۰ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سید هادی

 

نام خانوادگی:موسوی

 

نام پدر:سید جواد

 

تاریخ تولد:1341

 

تاریخ شهادت:1366/12/23

 

منطقه شهادت:شاخ شمیران

 

 

نام عملیات:والفجر10

 

 

متن وصیت:

 

 

اولین توصیه که به شما امت خدا دارم اینکه فقط به فرمان امام گوش دهید و فرامین امام را با گوش جان شنوا باشید و در آنجا کوشا باشید.

 

آیا من خونم از جوانان بنی هاشم سرخ تر است یا از شهدای دیگرمان سرختر است.

 

میدانم پدر و مادر عزیزم با نبودن من و برادرم احساس تنهایی و غریبی میکنید. ولی امام سوم ما که همان امام حسین (علیه السلام) هست که در بین مردم کوفه و شام تنهای تنها می باشد. لذا لازم دانستم آزادی قبر شش گوشه ی آقا اباعبدالله را اولویت قرار دهم بر پدرو مادرم.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سید جمال

 

 

نام خانوادگی:حسینی

 

 

نام پدر:سید کمال

 

 

تاریخ تولد:1322/03/04

 

 

تاریخ شهادت:1369/09/29

 

 

منطقه شهادت:شلمچه

 

 

نام عملیات:کربلای5

 

 

متن وصیت:

موجود نیست

سخنی از مقام معظم رهبری:

 

 

 

عزیزان! اگر شهیدان عزیزند - که عزیزترینند - اگر برای ما گرامیند - که گرامی‏ترینند - گرامیداشت آنها به معنای این است که ما راهشان را ادامه بدهیم و اهدافشان را دنبال کنیم. دنبال کردن راه آنها یعنی بایستی اهداف جمهوری اسلامی و ارزشهای اسلامی - این پایه ‏های مستحکم و این شاخصهای نمایان که می‏تواند این ملت را به اوج افتخار دنیوی و اخروی برساند - در نظر داشته باشیم و دنبال کنیم. زن و مرد در این جهت یکسانند؛ پسران و دختران، برادران و خواهران و آنهائی که نسبتی با شهید دارند در این جهت یکسانند. هر چه به شهید نزدیکترید، افتخارتان بیشتر و مسئولیت‏تان سنگین‏تر است

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سید مجتبی

 

نام خانوادگی:موسوی

 

نام پدر:اقا کاظم

 

تاریخ تولد:1345/01/10

 

تاریخ شهادت:1361/04/23

 

منطقه شهادت:تنگه چزابه

 

 

نام عملیات:رمضان

 

 

متن وصیت:

شهادت نقطه ی تکامل یک انسان است این راهی که من می روم با آگاهی و برای پاسداری از اسلام و ایران است هرگز تن به ذلت و خواری نباید دادو زیر بار زور نرفت این انقلاب مفت بدست نیامده باید از آن نگهداری کرد که اگر قرار است به شرق و غرب وابسته نباشیم باید در راه برقراری اسلام واقعی و قرآن کوشا بود و برای اعتلای آن جانفشانی کرد.یک انقلاب اسلامی ایثار می خواهدحال به هر نحوی که باشد اگر اسلام قرار است بر جهان مسلط شودجان من در راه برقراری آن چه ارزشی دارد.

 

من آینه ی تمام نمای شهادت را حسین بن علی (علیه السلام)می دانم و برای خود سرمشق قرار داده ام و آن جوانی که با نارنجک به زیر تانک می رود و جان خود را در راه اسلام و وطنش از دست می دهد مرا به وجد و شعف می آورد.

 

اگر من شهیدشدم برای من گریه نکنید و فردا شما راشفاعت خواهم کرد اگر من شهیدشدم روز سوم که شد آش بپزید به مردم بدهید چرا چون من سه روز است رفته ام تاراه جدم موسی بن جعفر را در زندان های بغداد زنده کنم.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۱۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

مشخصات:

 

 

نام :سید موسی

 

 

نام خانوادگی:حسینی

 

 

نام پدر:سید حسن

 

 

تاریخ تولد:1316

 

 

تاریخ شهادت:1360/11/5

 

 

منطقه شهادت:شوش دانیال

 

 

نام عملیات:خط پدافندی

 

 

متن وصیت:

 

 

اکنون که عنان و افسار زندگی را بر دست گرفتم و بدین نتیجه رسیدم که دنیا همه هیچ واهل دنیا همه هیچ،عاشقانه دیدار پروردگاربی همتا رابرگزیدم وچنان چه رحمانیت خداوند سعادت شهادت رانصیبم گرداند.

 

 

می دانم که جام نوشین شهادت موهبتی است که یگانه هستی نصیب این حقیرفرموده است لذا به خاطر قرار دادن من در صف مومنین بی ریا عاجزانه سپاس گزارم وشاکرم از این که مرا در زمره ی سیاران خود قرار داد.

 

 

اینجانب به عنوان یک خدمت گزار از آحادملت انقلابی ایران بالاخص مردم جان بر کف زادگاهم وردنجان طلب می نمایم که بدانیدانقلاب اسلامی یک معجزه ی الهی بود که خداوند متعال به خاطر بزرگ منشی مردم ایران به آنان هدیه فرمود پس بر ماست که چونان جان عزیز بداریمش و پیوسته قدرشناس و مطیع اوامر رهبری و پشتیبان روحانیت دلسوز باشیم.

 

 

اگر چه من کوچکتر از آنم که به دلیل مردان وشیر زنانی چون ملت غیور ایران که درس آزادگی و شرافت رااز سرور شهیدان امام حسین (علیه السلام)و بانوی شجاعت و دلیری زینب کبری گرفته اند،اما به عنوان یک برادر دینی از ایشان می خواهم که به دنیا و مافیها دل نبندند. چراکه تقریب و نزدیکی به خداونددر گرو دل کندن از علایق دنیوی است.

 

 

 

ومطمئن باشیدکه شیرینی و حلاوت نزدیکی به خدابسی گواراتر از زندگی پوچ دنیاست پس بیایید آستینهای همت را بالا زده و باسلاح ایمان به مبارزه  کفر و نفس برویم و در راه خدا و در برابر مصائب صبر راپیشه کنیم که خداوند باصابران است.درخاتمه بعنوان یک عاشق اسلام و انقلاب از همه خواهران وبرادران طلب عفو و بخشش می نمایم.

 

 

+ پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۱۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور