خلاصه آمار

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهل بیت امام حسین» ثبت شده است


«عبدالله» کودک چند ساله امام مجتبی علیه‌السلام است. مادر عبدالله دختر «شلیل بن عبدالله بجلی» بوده است. شیخ مفید چنین نقل می‌کند: پس از آنکه «مالک بن نسر کندی» با شمشیرش به سر مبارک امام حسین علیه‌السلام زد، امام پارچه‌ای درخواست فرمود و با آن سر مبارکش را محکم بست و عمامه‌ای بر کلاه خود بست. شمر و دیگران هم به جایگاه خود بازگشتند. زمانی گذشت تا امام بار دیگر به میدان بازگشت و آنها هم بازگشتند و آن حضرت را محاصره کردند. عبدالله پسر امام مجتبی علیه‌السلام هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و در خیمه‌گاه با زنان به سر می‌برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، از خیمه‌گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین علیه‌السلام رفت و در کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب علیهاالسلام او را دنبال کرد و به او رسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد. امام حسین علیه‌السلام به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید». آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می‌ورزید. او به عمه‌اش گفت: «والله لا افارق عمی؛ سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی‌شوم».ناگاه «أبحر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: «ویلک یا بن الخبیثة، أتقتل عمی؟؛ ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا می‌خواهی عمویم را بکشی؟» بحر قصد ضربه زدن به امام را داشت. ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت. کودک فریادش بلند شد «یا امتاه؛ ای مادرم!» حسین علیه‌السلام او را در بر گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: «یابن اخی، اصبر علی ما نزل بک، و احتسب فی ذلک الخیر، فان الله یلحقک بآبائک الصالحین؛ ای فرزند برادرم! بر آن چه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوند تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد» امام دست خود را به آسمان بلند کرد: «اللهم أمسک علیهم قطر السماء و امنعهم برکات الارض. الهم فان منعتهم الی حین ففرقهم بددا، و اجعلهم طرائق قدادا، و لا ترضی الولاة عنهم ابدا. فانهم دعونا لینصرونا، ثم عدوا علینا، فقتلونا؛ پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها بازدار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهره‌مند می‌سازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند».ابوالفرج گوید: در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه آمده «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» و سپس بر قاتل او به نام «حرمله بن کاهل الاسدی» نفرین شده است. .درسی که می‌توان گرفت: نکته اینجاست که کودکان اهل بیت علیهم‌السلام با سخت‌ترین مسائل چون انسان‌هایی که از بلوغ فکری و هوشی بالایی برخوردار بودند، رفتار می‌کردند. 



+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۴۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«محمد» پسر «ابی‌سعید» فرزند «عقیل» برادر امام علی علیه‌السلام بوده است. از این رو «محمد» نوه «ابوطالب» بوده است و مادر او نیز ام‌ولد بوده است. هشام کلبی نقل کرد: «هانی بن ثبیت حضرمی» برایم گزارش کرد: من در روز دهم شهادت امام حسین آنجا حضور داشتم. ناگاه از خاندان امام پسری نظرم را به خود جلب کرد. او پیراهن بلند و شلوار به تن داشت. در دو گوش او دو گوشواره دیده می‌شد. او در حالی وارد میدان شد که از آن خیمه‌های ستونی، چوبی را برکنده بود. او گاه به راست و گاه به چپ سپاه متمایل می‌شد. یکی از سپاه شام سوار اسبش شد و با سرعت به سوی او حرکت کرد. وقتی به او نزدیک شد قدری خم شد و با شمشیر جان محمد بن ابی‌سعید را گرفت. .در زیارت ناحیه مقدسه بر آن شهید بزرگوار درود فرستاده شده است؛ و از خداوند برای قاتل او «لقیط بن ناشر الجهنی» لعنت و دوری از رحمت درخواست شده است. 

+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۴۳ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عبدالله بن الحسین» طفل شیرخوار امام حسین علیه‌السلام مشهور به «علی اصغر» بود. نام مادرش «رباب» دختر «امرء القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم بن جناب بن کلب» بود. مادر رباب «هند الهنود» دختر «ربیع بن مسعود بن مصاد بن حصن بن کعب بن علیم بن جناب بوده است. در واقع «جناب» جد اعلای پدری و مادری حضرت علی اصغر علیه‌السلام می‌باشد.عبدالله در مدینه النبی صلی الله علیه و آله ولادت یافت. سماوی می‌گوید: این که برخی گفته‌اند علی اصغر در کربلا ولادت یافته است، چندان درست نیست. در مدح رباب همسر گرامی او شعری به امام حسین علیه‌السلام نسبت داده شده است:«لعمرک اننی لاحب دارا تکون بها سکینة و الرباب‌احبهما و ابذل جل مالی و لیس لعاتب عندی عتاب؛ .به جانت قسم، من خانه‌ای را دوست دارم که در آن سکینه و رباب باشند؛آنها را دوست دارم و تمام مالم را برای آنها خرج می‌کنم و هرگز خسته‌کننده‌ای مرا خسته نخواهد کرد». امرء القیس سه دختر خود را در مدینه به ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و امام مجتبی علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام درآورد که عبدالله و سکینه حاصل ازدواج رباب با امام حسین علیه‌السلام است. 



+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۴۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

پس از شهادت یاران و اهل بیت امام حسین علیه‌السلام، کاسه صبر حضرت عباس علیه‌السلام لبریز شد. او دیگر نمی‌توانست بی‌یاوری امام خود را تحمل کند؛ سینه او از آن وضع دلخراش به تنگ آمده بود. او قدم پیش نهاد تا از امام خود اذن جهاد بگیرد. با توجه به شخصیت والای عباس علیه‌السلام مناسب است قدری به معرفی این سرباز بزرگ کربلا بپردازیم.حضرت ابوالفضل علیه‌السلام در سال بیست و شش هجری به دنیا آمد. پدر بزرگوارش حضرت امام علی علیه‌السلام و مادرش فاطمه دختر «حزام بن خالد بن کلاب بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب» مشهور به «ام‌النبین» است. 


ویژگی ها ، لقب ها ، دلاوری های حضرت عباس تا شهادت در ادامه مطلب

+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۳۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«جعفر» در حدود دو سال بعد از برادرش عثمان به دنیا آمده است. پدرش امیرالمؤمنین علیه‌السلام و مادرش فاطمه «ام‌البنین» بود. «جعفر» دو سال با پدر و در حدود دوازده سال با برادرش امام مجتبی علیه‌السلام و حدود بیست و یک سال، یعنی در همه عمر با امام حسین علیه‌السلام می‌زیست. سیره‌نویسان گفته‌اند: هنگامی که برادران پدری و مادری عباس علیه‌السلام - عبدالله و عثمان - به شهادت رسیدند، جعفر را فراخواند و به او فرمود: «تقدم الی الحرب حتی اراک قتیلا کاخویک، فاحتسبک کما احتسبتهما، فانه لا ولد لکم؛ به سوی جنگ پیش‌رو تا این که تو را مثل دو برادرت شهید ببینم، پس آن را به حساب خداوند بگذارم، همان گونه که آن دو را به حساب (خداوند) گذارده‌ام، چرا که شما فرزند ندارید» جعفر راهی کارزار شد و بر دشمنان سخت گرفت. او در حالی که با شمشیر می‌زد این گونه رجز می‌خواند:«انی انا جعفر دوالمعالی ابن‌علی الخیر ذو النوال‌ذاک الوصی ذوالسنا و الوالی حسبی بعمی جعفر و الخال‌احمی حسینا ذی الندی المفضال؛ .من البته جعفر صاحب مراتب هستم، پسر علی نیکوکار و بخشنده هستم؛او که وحی پیامبر و دارای مراتب بلند و دارای ولایت است؛ مرا کافی است که عمویم جعفر طیار و دایی من باشد؛حسین را حمایت می‌کنم که او صاحب فضائل و کرم است» ابوالفرج اصفهانی می‌گوید: «خولی بن یزید اصبحی» بر او سخت گرفت و او را به شهادت رسانید. ابومخنف گفت: بلکه «هانی بن ثبیت» که برادرش را کشته بود او را نیز به شهادت رسانید. .در زیارت ناحیه آمده: «السلام علی جعفر بن امیرالمؤمنین، الصابر (بنفسه) نفسه محتسبا و النائی عن الاوطان مغتربا، المستسلم للقتال، المستقدم للنزال، المکثور بالرجال؛ سلام بر جعفر فرزند امیرالمؤمنین شکیبای بر نفس خویش و حسابگری که به حساب خدای تعالی تلاش کرد و کسی که تنها سرزمین خود را ترک کرده و به غربتی روی آورده بود. او خود را تسلیم جنگ کرد و پیشتاز ستیز شد. او با گروهی انبوه درگیر شد (تا به شهادت رسید)». سپس آمده: «خدا قاتل او «هانی بن ثبیت» را لعنت کند و از رحمتش دور بدارد»

+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عثمان» فرزبند دیگر امام علی علیه‌السلام است. مادرش فاطمه ملقب به «ام‌البنین» است. عثمان دو سال پس از برادرش عبدالله متولد شده است. او در حدود چهار سال امام علی علیه‌السلام را درک کرده و در حدود چهارده سال در خدمت امام حسن مجتبی علیه‌السلام بوده است. در حدود بیست و سه سال نیز با برادرشان امام حسین علیه‌السلام می‌زیسته است. عمر شریفش بیست و سه سال بوده است. اما چرا امام علی علیه‌السلام او را عثمان نامیده است؟ گویند به سبب علاقه امام علی علیه‌السلام به «عثمان مظعون»، ، آن حضرت فرزند خود عثمان نام نهاد.  عبدالله بن علی علیه‌السلام به شهادت رسیده بود. عباس علیه‌السلام به عثمان رو کرد و فرمود: «تقدم یا اخی؛ ای برادر! قدم پیش نه». عثمان با شمشیری عریان، پای پیش نهاد. عثمان هنگام ورود به میدان این رجز را می‌خواند:«انی انا عثمان ذوالمفاخر شیخی علی ذوالفعال الطاهرو ابن‌عم للنبی الطاهر اخی حسین خیرة الاخای‌و سید الکبار و الاصاغر بعد الرسول و الوصی الناصر؛ .منم عثمان، صاحب افتخارات و پدر من علی، صاحب رفتار و اعمال پاک است؛او پسر عم پیامبر پاک، و برادرم حسین برترین برگزیدگان است؛او سرور بزرگان و خردان، پس از پیامبر و وصی (علی) یاری‌دهنده دین است».در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عثمان بن امیرالمؤمنین؛ سلام بر عثمان پسر امیرالمؤمنین» در زیارت ناحیه مقدسه آمده «خولی بن یزید الاصبحی الایادی» و «الابانی الدرامی» را خدای لعنت کند. گفته شده وقتی تیر «خولی» به عثمان اصابت کرد، او به پهلو بر زمین خورد. سپس شخصی از «بنی‌ابان بن دارم» پیش آمد و سر او را از بدن جدا ساخت. 

+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۴ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

نام «عبدالله بن علی بن ابی‌طالب»، «محمد کوچک» یا «عبدالله» بوده است. مادرشان فاطمه «ام‌البنین» بوده است. او در حدود هشت سال پس از برادرش عباس به دنیا آمد.با پدرش شش سال، با برادرش امام مجتبی علیه‌السلام شانزده سال، و با برادرش حسین علیه‌السلام بیست و پنج سال زندگی کرد؛ البته عمر شریفش هم بیست و پنج سال بود.تاریخ‌نگاران گفته‌اند: اصحاب امام حسین علیه‌السلام و عده‌ای از اهل بیت امام را به شهادت رسیده بودند. ابوالفضل علیه‌السلام برادران خویش را از بزرگ به کوچک مورد خطاب قرار داد و فرمود: «تقدموا؛ پیشی بگیرید». او نخست نظری به سوی «عبدالله» انداخت؛ عبدالله علیه‌السلام از دو برادرش «عثمان» و «جعفر» بزرگ‌تر بود ؛ گفت: «تقدم بین یدی حتی اراک و احتسبک، فانه لا ولد لک؛ ای برادر! گام پیش نه، تا تو را (در راه خداوند) شهید ببینم و بردباری و صبر بر این پیشامد را به حساب خداوند بگذارم؛ زیرا تو فرزندی نداری». .درسی که می‌توان گرفت: عباس علیه‌السلام برادران را از بزرگ به کوچک، امر جهاد فرمود؛ گویا شیوه‌ی اولیای خداوند این است که بزرگ‌ترها باید سرمشق و همیشه  در کار خیر پیشگام باشند. دیگر این که عباس علیه‌السلام فرزند نداشتن عبدالله را علت تقدم در پیشتازی می‌داند؛ بی‌شک، باید از جان کسانی که در جامعه نقش موثرتری دارند، بیش از کسانی که تعلقات خانوادگی ندارند، حفظ و حراست شود.«عبدالله» پس از درخواست برادر ارشد خود - قمر بنی‌هاشم - به میدان گام نهاد و در برابر دیدگان او همراه دیگر برادران با دشمن پیکار کرد تا به شهادت رسید. او با شمشیری آخته قدم پیش نهاده بود و این گونه رجز می‌خواند:«انا ابن ذی النجدة و الافضال ذاک علی الخیر فی الافعالسیف رسول الله ذوالنکال فی کل یوم ظاهر الاهوال؛ .من پسر صاحب افتخار و شرافتم، آن علی است که در رفتار از همه بهتر است؛ او شمشیر رسول خدا و هنگام بروز گرفتاری، محافظ اوست».عبدالله علیه‌السلام در آن روز و در معرکه جنگ، بر دشمن بسیار سخت گرفته بود. عاقبت به دست هانی بن ثبیت حضرمی به شهادت رسید. .در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عبدالله بن امیرالمؤمنین مبلی البلاء و المنادی بالولاء فی عرصة کربلا المضروب مقبلا و مدبرا؛ سلام و درود بر عبدالله فرزند امیرالمؤمنین. آن گرفتار به بلا و آزمایش، او که فریادگر ولایت (اهل البیت) در کربلا بود، همان که از هر طرف دشمن او را محاصره کرد» سپس قاتل او «هانی بن ثبیت حضرمی» نفرین شده است. او با ضربه‌ای به فرق عبدالله نواخت و عبدالله به شهادت رسید. 

+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

پس از شهادت «ابوبکر» برادرش قاسم (دیگر فرزند امام حسن علیه‌السلام) از خیمه خارج شد.مادر «قاسم» همان «نفیله» است که درباره او سخن به میان آمد. قاسم نوجوانی نابالغ، اما دلیر بود. همین که چشمان مبارک امام حسین علیه‌السلام به او افتاد، او را در برگرفت و گریان شد. .«قاسم» وقتی تنهایی عموی خود را مشاهده کرد، اذن به میدان رفتن خواست. امام او را به سبب کوچکی‌اش، اجازه نمی‌فرمود. او پیوسته اصرار می‌کرد تا این که اذن جهاد گرفت. حمید بن مسلم گوید: «خرج الینا غلام کان وجهه شقة قمر و فی یده السیف و علیه قمیص و ازار؛ نوجوانی چون پاره ماه به ناگاه در وسط میدان کربلا برای مبارزه طلوع کرد. او لباس رزم به تن و شمشیر به دست داشت» او پیش می‌رفت و شمشیر می‌زد که ناگاه بند کفش چپ او پاره شد. پس قاسم ایستاد تا که بند کفشش را محکم کند. یعنی جمعیت فراوان سپاه دشمن، جرأت پیش آمدن مبارزه را نداشت و قاسم آن هزار جنگنده را به حقیقت بی‌اعتنا می‌نگریست. 

+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«ابوبکر» فرزند امام حسن علیه‌السلام و نام مادرش «ام‌ولد» بود و نامش «نفیلة» گفته شده است. که مادر «قاسم» و «عبدالله» نیز بوده است. .«ابوبکر» را «عبدالله» نیز نامیده‌اند. و بنابر برخی از گزارشات امام حسین علیه‌السلام دخترش سکینه را به ازدواج وی درآورد. بعید نیست که ایشان از قاسم بزرگ‌تر باشد؛ ولی به حتم از «عبدالله»، دیگر فرزند شهید امام حسن علیه‌السلام که در لحظات آخر عمر امام حسین علیه‌السلام در دامن آن حضرت جان داد، بزرگ‌تر است.ابوالفرج اصفهانی شهادت ابوبکر را قبل از حضرت قاسم دانسته است. ولی برخی دیگر از منابع شهادت وی را بعد از حضرت قاسم گزارش نموده‌اند. در زیارت رجبیه این فرزند امام مجتبی علیه‌السلام مورد سلام امام واقع شده است. در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی ابی‌بکر بن الحسن؛ سلام بر ابوبکر پسر حسن» سپس از تیر سه شعبه که بر بدن او وارد شده بود، یاد شده و قاتلش «عبدالله بن عقبة غنوی» نفرین شده است. 

+ شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۰ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

بنابر گزارش طبری و فضیل بن زبیر مادر وی کنیز بوده است؛ عبدالله در روز عاشورا با نیزه عمرو بن صبیح صدائی به شهادت رسید. 

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

نام او «محمد»  یا «عبدالله»  بوده است. «محمد» از دیگر فرزندان امام علی علیه‌السلام است. کنیه‌اش «ابوبکر» و نام مادرش «لیلی» دختر «مسعود بن خالد بن مالک» است.ابوبکر به سوی میدان روی آورد و دلاورانه جنگید، در حالی که این اشعار حماسی را می‌خواند:«شیخی علی ذوالفخار الاطول من هاشم الصدق الکریم المفضل‌هذا حسین بن النبی المرسل عنه نحامی بالحسام المصقل‌تفدیه نفسی من اخی مبجل؛ پیشوای من علی، صاحب فخر آن والامردی است که از تبار هاشم، راستگو، بزرگوار و دارای فضیلت است؛این حسین، پسر پیامبر فرستاده خداست که از او با شمشیر صیقل داده‌شده‌ای حمایت می‌کنم؛جانم را فدای برادری می‌کنم که عظمتش موجب وقار من شده است».«ابوبکر» در رکاب امام حسین علیه‌السلام علیه‌السلام به شهادت رسید. قاتل او «زجر بن بدر جحفی» بوده است.  در مقتل ابوالفرج اصفهانی آمده است: بدن او در نهری کوچک یافت شده، در حالی که مشخص نبود قاتل او چه کسی است. و نیز گفته شده که قاتل او مردی از همدان بوده است. .فرزندان بلافصل علی علیه‌السلام را که در کربلا حضور داشته‌اند، شش نفر دانسته‌اند که همه به شهادت رسیده‌اند. سلیمان بن قته در رثای آن عزیزان گفت: «ستة کلهم لصلب علی قد اصیبوا و سبعة لعقیل؛.از صلب حضرت مولی علی علیه‌السلام شش نفر به شهادت رسیدند و هفت نفر از نسل عقیل به شهادت رسیده‌اند».آنان عبارت‌اند از:»1. اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، 2. ابوالفضل العباس علیه‌السلام، 3. عبدالله، 4. عثمان، 5. جعفر، 6. ابوبکر».

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۴ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«حسن» فرزند امام مجتبی و برادرزاده امام حسین علیه‌السلام است. او پس از محمد بن مسلم بن عقیل وارد میدان شد؛ اما چون در کربلا شهید نشد، بحث درباره او را در بین شهدای بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام آورده‌ایم.

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

محمد، فرزند مسلم بن عقیل بود. مادر گرامیش نیز «ام‌ولد» بود.پس از کشته شدن عبدالله بود که یورش همگانی آل ابوطالب علیه‌السلام شروع شد محمد به دست دو نفر از سپاه ابن‌سعد به نام‌های «ابومرهم ازدی» و «لقیط بن ایاس جهنی» به شهادت رسید. 

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«جعفر» برادر مسلم بن عقیل و فرزند دیگر عقیل است، مادر او «ام‌الثغر» دختر «عامر» از بنی‌کلاب همنان عامری است. ابن‌شهر آشوب می‌گوید: جعفر قدم پیش نهاد و شمشیر به دست در برابر دشمن حماسه آفرید. او در همان حال این ابیات را ترنم می‌کرد:«انا الغلام الابطحی الطالبی من معشر فی هاشم من غالب‌و نحن حقا سادة الذوائب هذا حسین اطیب الاطائب .من آن جوان ابطحی از نسل ابوطالبم و از تبار هاشم و غالب هستم.ما سروران و برترین روزگاریم، و این حسین، پاک‌ترین پاکان از عترت پیامبر».گفته‌اند جعفر بن عقیل پانزده مرد را به خاک انداخت. سپس «بشر بن حوط» او را به شهادت رسانید. در زیارت ناحیه مقدسه «جعفر بن عقیل» مورد سلام امام و قاتل او «بشر بن حوط همدانی» مورد لعن و نفرین امام است. 

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

دیگر شهید صحنه خونین کربلا «عبدالرحمن» پسر عقیل بن ابی‌طالب و برادر مسلم بن عقیل است. مادر او ام‌ولد بوده است. او با «خدیجه» دختر امام علی علیه‌السلام ازدواج کرده بود .ابن‌شهر آشوب می‌گوید: بعد از یاران حسین علیه‌السلام عبدالرحمن در حمله آل ابی‌ابوطالب قدم پیش نهاد، در حالی که این گونه رجز می‌خواند: «ابی عقیل فاعرفوا مکانی من هاشم و هاشم اخوانی‌کهول صدق سادة الاقران هذا حسین شامخ البنیان‌و سید الشیب مع الشبان .جایگاه مرا بشناسید، پدرم عقیل است، او از هاشم است و بنی‌هاشم برادران من‌اند، ]آنان[ پیران راست‌کردار و برابر بزرگانند،این حسین در اصل و نسب شامخی برخوردار است. این حسین بلندمرتبه و سرور کهنسالان و جوانان می‌باشد».او در این نبرد نابرابر هفده نفر سوار از دشمنان را کشت. بنابر نقلی وی به دست «عثمان بن خالد بن جهنی «و بنابر نقل دیگر به دست «عثمان بن خالد همدانی» به شهادت رسید؛ و ابوالفرج اصفهانی قاتل وی را عثمان بن خالد بن اسید جهنی و بشیر بن حوط قایضی دانسته است. در زیارت ناحیه آمده است: «السلام علی عبدالرحمن بن عقیل؛ سلام بر عبدالرحمن بن عقیل»، امام قاتل او را در این زیارت‌نامه «عمر بن خالد بن اسد الجهنی» دانسته و او را نفرین کرده است. 

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۷ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

در همین مرحله، محمد فرزند دیگر عبدالله بن جعفر وارد میدان شد. مادر او را برخی از مورخان، «خوصاء» دانسته‌اند؛ اما ابن‌جوزی، مادر او را «حوط» دختر «حفصة تمیمیة» دانسته است. سروری، ورود محمد به میدان رزم را پیش از برادرش عون دانسته است. در این نبرد نابرابر، رجزهای محمد این گونه است:«اشکوا الی الله من العدوان فعال قوم فی الردی عمیان‌قد بدلوا معالم القرآن و محکم التنزیل و التبیان؛ .از این دشمنان به خداوند شکوه می‌برم؛ این قوم و مردمی که در گمراهی و کوردلی به سر می‌برند. اینها که روشنگری‌های قرآن را تغییر دادند، و به ترک محکمات قرآن و بیاناتش پرداخته‌اند».


شهادت محمد


محمد بن عبدالله، در روز عاشورا ده نفر از دشمن را از پای درآورد. ]او که همراه دیگر برادران خود به میدان آمده بود، دیری نگذشت که در آن حمله گروهی[، به دست «عامر بن نهشل تمیمی» به فوز شهادت نائل آمد. .در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی محمد بن جعفر». او به جای پدرش عبدالله ابن‌جعفر طیار که همسر حضرت زینب علیهاالسلام بود، در کربلا حضور یافت. او برادرش عون را هنگام جهاد همراهی کرد، تا او را با بدن مقدس خود حراست کند. قاتل او «عامر بن نهشلی تمیمی» مورد لعنت امام قرار گرفته است. .عبدالله بن جعفر، از علاقمندان به اهل بیت علیهم‌السلام بود که توفیق حضور در کربلا را نیافت؛ ولی تلاش‌هایی برای اصلاح امور و ابراز خیرخواهی در حادثه کربلا به انجام رساند که پیش از این به موردی از آن اشاره کردیم. او بعد از جریان کربلا در مدینة النبی صلی الله علیه و آله برای شهدای کربلا - بویژه امام حسین علیه‌السلام - برنامه عزاداری راه انداخت. در آن جلسه غلام او «ابوالسلاسل» گفت: این آن چیزی است که از حسین علیه‌السلام بر ما وارد شده است. عبدالله از این نکته برآشفت و کفش بر او پرتاب کرد و پس از توهینی به او گفت: «اللحسین تقول هذا؟ والله لو شهدته لأحببت ألا افارقه حتی اقتل معه و الله انه لمما یسخی بنفسی عنهما و یعزینی عن المصاب بهما، انهما اصیبا مع اخی و ابن عمی مواسیین له صابرین معه؛ آیا به حسین این گونه می‌گویی؟! به خدا قسم، اگر با او می‌بودم، هرگز از او جدا نمی‌شدم تا این که کشته شوم؛ سوگند به خدا، آن دو نفر (عون و محمد) از کسانی بودند که در جان خود، سخاوت کردند و بر من مصیبت آن دو سهل و آسان است؛ چون آنها با از خودگذشتگی و شکیبایی با برادرم و پسر عمویم رفتار کردند». سپس به کسانی که در جلسه حضور داشتند روکرده و گفت: «الحمدلله عز علی مصرع الحسین ان لا اکن اسیت حسینا بیدی، فقد آساه ولدی؛ خدا را سپاس که شهادت حسین را نزد من عزیز داشت؛ به این که اگر من خودم او را یاری نرسانیده‌ام، به واسطه دو فرزند او را یاری کرده‌ام».درسی که می‌توان گرفت: بی‌شک شهادت عون و محمد افتخاری برای عبدالله بن جعفر و مادر دلاورشان علیهاالسلام خواهد بود و همگان به این افتخار غبطه خواهند خورد.


+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عون» پسر «عبدالله جعفر بن طیار» و مادرش زینب کبری علیهاالسلام، دختر امیرمؤمنان علیه‌السلام است. سیره‌نویسان نوشته‌اند: وقتی امام حسین علیه‌السلام از مکه خارج شد، عبدالله بن جعفر نامه‌ای را برای امام ارسال داشت که در آن از امام درخواست کرده بود که از عزم خود بازگردد. عبدالله بن جعفر نامه خود را توسط فرزندش عون و محمد به سوی امام فرستاد، بعد از آن، عبدالله به سوی «عمرو بن سعد بن عاص» والی مدینه رفت و از او برای امام حسین علیه‌السلام امان درخواست کرد. او هم به امام نامه‌ای نوشت و آن را توسط برادرش یحیی به سوی امام فرستاد. عبدالله هم او را همراهی کرد تا این که در ذات عرق آنها امام حسین علیه‌السلام را ملاقات کردند. حضرت نامه را مطالعه فرمود و از درخواست آنها سر باز زد و فرمود: «انی رایت رسول الله فی منامی، فامرنی بما أنا ماض له؛ من در خواب رسول خدا را دیده‌ام، پس ایشان مرا به ادامه راه امر کرده‌اند. بنابراین من به همان چیزی که مرا امر فرموده است، عمل می‌کنم» پس از آن، امام پاسخ نامه را به عمرو بن سعید نوشتند و از آن دو نفر جدا شدند. آنها نیز بازگشتند. آخرالامر، عبدالله بن جعفر به دو فرزندش عبدالله و محمد سفارش کرد که همراه امام حسین علیه‌السلام باشند. 

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عبدالله» فرزند مسلم بن عقیل بود. مادر او «رقیه کبری» دختر امام علی علیه‌السلام بوده است. مادر رقیه «صهباء»، از همسران علی علیه‌السلام بوده است. گفته شده صهباء از اسیران «یمامه» یا «عین التمر» بود. آن حضرت او را خریداری فرمود و از او دارای دو فرزند به نام‌های «عمر الاطرف» و «رقیه» بود. مسلم بن عقیل، رقیه را خواستگاری کرد و عبدالله یکی از ثمرات این ازدواج مبارک بود. 

ابن‌شهر آشوب می‌گوید: عبدالله فرزند مسلم بن عقیل وارد میدان جنگ شد و به آن گروه حمله‌ور شد. سرود حماسی‌اش این بود:«الیوم القی مسلما و هو ابی و فتیة بادوا علی دین النبی‌امروز مسلم را ملاقات خواهم کرد، هم او که پدرم است و همراه او شجاعانی را که به دین پیامبر ایمان آورده‌اند». 

شهادت عبدالله به نقل ابومخنف، ابوالفرج، مفید و دیگران پس از علی اکبر علیه‌السلام اتفاق افتاده است. او شجاعانه سه بار، پی در پی به آن گروه حمله کرد. گفته‌اند او هشتاد و نه مرد را در این حمله‌ها از پای درآورد. .شخصی به نام «عمرو بن صبیح صیداوی» که از اصحاب عمر سعد بود، تیری به سمت او پرتاب کرد. عبدالله که روبه‌روی او بود، متوجه شد. تلاش کرد که دست را برابر پیشانی خود نهد تا خود را از اصابت تیر حفظ کند، اما تیر کف دست و پیشانی او را به هم دوخته بود. او هر چه تلاش کرد نتوانست دست را از پیشانی خود جدا سازد. دست دیگر را به آسمان برداشت و گفت: «خدایا! اینان ما را کوچک شمردند و خوار ساختند، پس آنها را که ما را کشته‌اند، بکش» دیگری با نیزه‌اش به قلب او زد و او در دم جان داد.پس از آن، یزید بن رقاد، به او نزدیک شد و چوبه تیر را از پیشانی او بیرون کشید، در حالی که کلاهک نیزه هنوز در پیشانی او باقی مانده و جان داده بود. .عبدالله در زیارت ناحیه مورد سلام و تکریم است: «السلام علی عبدالله بن مسلم بن عقیل... سلام بر عبدالله فرزند مسلم بن عقیل». 

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۰ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

کنیه «علی اکبر» را «ابوالحسن» دانسته‌اند؛ ابوالحسن علی اکبر، در یازدهم ماه شعبان سال سی و سه هجری ولادت یافت. در حادثه کربلا حدود بیست و هفت سال داشت. این نقل با سخن «ابن‌ادریس» و نقل دانشمندان تاریخ‌نگار و نسب‌شناس همخوانی دارد. آنان گفته‌اند «علی بن الحسین علیه‌السلام در اوائل خلافت عثمان بن عفان به دنیا آمده و از جد بزرگوارش حضرت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام نقل حدیث فرموده است». .مشهور علمای اهل نسب و تاریخ از وی با لقب اکبر و بزرگترین فرزند امام حسین علیه‌السلام گزارش نموده‌اند. ولی برخی علمای شیعه وی را کوچک‌تر از امام سجاد علیه‌السلام دانسته‌اند که این نظر توسط مرحوم تستری مورد نقد واقع شده است. . مادر آن بزرگوار را «لیلی» دانسته‌اند. پدر لیلی، «ابی‌مرة» بوده که او خود پسر «عروة بن مسعود ثقفی» است. «عروة بن مسعود» یکی از بزرگان قومش بوده و او را شبیه‌ترین مردم به حضرت عیسی علیه‌السلام دانسته‌اند. مادر لیلی «میمونة» دختر «ابی‌سفیان» پسر «حرب» پسر «امیه» می‌باشد. از امام رضا علیه‌السلام نقل شده که علی اکبر کنیزی را به همسری برگزیده بود. 

از ویژگی های حضرت علی اکبر تا شهادت در ادامه مطلب

+ جمعه, ۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۵۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور