خلاصه آمار

«حبیب» فرزند «مظهربن رئاب بن اشتر بن جخوان» است. برخی به جای «مظاهر» او را «مظهر» خوانده‌اند. ایشان از اشراف و چهره‌های سرشناس، مورد احترام و اعتماد کوفه و از قبیله «بنی‌اسد» بوده است. به گزارش کلبی «حبیب» صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بوده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را درک کرده است. همه تاریخ‌نگاران نگاشته‌اند که او در دوران امام علی علیه‌السلام مقیم کوفه شده است.تاریخ‌نگاران گفته‌اند که حبیب در دوران امام علی علیه‌السلام در کوفه سکونت کرد و او همیشه امام علی علیه‌السلام را همراهی کرده است. او از یاران امام علی علیه‌السلام بود و در تمام جنگ‌ها در خدمت حضرت مولی شمشیر می‌زده است. «حبیب» چنان به امام خود نزدیک بود که از اصحاب سر امیرالمؤمنین علیه‌السلام و از حاملان علوم آن بزرگوار به شمار آمده است. 

زندگانی حبیب تا شهادت در ادامه مطلب

+ چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۴۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«ابوالشعثاء» نام او «یزید» فرزند «زیاد بن مهاصر» و از قبیله «کنده» و از «بنی‌بهدله» بوده است. او در بدو امر، از سپاه «ابن‌سعد» بود، ولی هنگامی که مشاهده کرد فرماندهان لشکر یزید شرایط امام را نپذیرفتند، حقیقت را درک کرد و به یاران امام حسین علیه‌السلام پیوست. او تیرانداز ماهری بود، چنان که گاه در کنار امام علیه‌السلام به زانو می‌نشست و در کنار امام صد تیر پی در پی را نشانه می‌رفت و تنها پنج تیر به هدف نمی‌نشست. حضرت در حق او این گونه دعا فرمود: «اللهم سدد رمیته، و اجعل ثوابه الجنة ؛ خدایا! پرتاب او را محکم و پابرجا و ثواب آن را بهشت قرار ده».هر تیری که او نشانه می‌رفت، این شعر را می‌خواند:«انا ابن بهدله فرسان العرجله؛ .منهم پسر بهدله؛ شجاع پیاده‌نظام».هنگامی که تیرهایش پایان یافت، از جای برخاست و گفت: می‌دانم که پنج نفر از آنها را کشته‌ام. سپس به سوی دشمن حمله‌ور شد و نه نفر از آنها را کشت. او در حال رزم این اشعار را می‌خواند:«انا یزید و ابی‌مهاصر اشجع من لیث بغیل خادریارب انی للحسین ناصر لابن سعد تارک و هاجر؛ .من یزیدم و پدرم مهاصر است، از شیر غران و حیران شجاع‌ترم؛ای پروردگارم، من یاور حسینم، ابن‌سعد را رها کرده‌ام».او این اشعار ا می‌خواند تا این که به درجه رفیع شهادت نائل گشت. 

+ چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۴۳ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«وهب» فرزند «عبدالله بن عمیر» از قبیله «بنی‌کلاب» است. او همراه مادر و همسرش در لشکر امام حضور داشت. از آنجایی که مادرش (ام‌وهب) او را به جهاد و حمایت از امام و اهداف آن حضرت تشویق کرده بود، رو به میدان اسب راند. او پس از مبارزه دلیرانه، تعدادی از دشمنان را به خاک و خون کشید و سپس به خیمه‌گاه، برای دیدار دوباره مادر و همسرش بازگشت. هنگام ملاقات به مادر گفت: «آیا شما از من راضی و خشنود شدید؟» مادر پاسخ داد: «از تو راضی نخواهم شد تا این که در پیش روی امام حسین علیه‌السلام شهید شوی»  همسر او چون کلام مادر شوهر خود را بشنید به وهب گفت: «تو را به خدا سوگند مرا بی‌شوهر مکن و مپسند که بر مصیبت تو گرفتار آیم» مادر گفت: «ای عزیزم! سخن همسرت را دور انداز و به میدان برو و در یاری امام حسین علیه‌السلام تا مرز شهادت بشتاب تا در روز رستاخیز به شفاعت جدش نائل شوی»پس از این گفت و گوی کوتاه، وهب بار دیگر به سپاه دشمن روآورد و این رجز را سر داد.«انی زعیم لک ام‌وهب بالطعن فبهم تارة و الضرب‌ضرب غلام مؤمن بالرب حتی یذیق القوم مر الحرب؛ ای مادر وهب! من خود ضامنم که با ته نیزه و شمشیرگاه ضربه بزنم؛ آن هم ضربت زدن نوجوان مؤمن در راه پروردگار تا به این گروه تلخی جنگ را بچشاند». وهب در ستیزی دوباره نوزده سواره و دوازده پیاده دشمن را از پای درآورد، تا این که دو دستش در راه احیای دین خدا قطع شد. 

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عقبه» فرزند «صلت» بود که در منازل «جهنیه» می‌زیسته و از آنجا امام را همراهی کرده است. او در هنگامی که بسیاری از اطراف امام پراکنده شدند، سرفراز در خدمت امام علیه‌السلام باقی ماند او چون عباد و مجمع که از یک تیره‌اند تا روز عاشورا در رکاب آن حضرت باقی مانده تا به فوز شهادت نائل آمد. 

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عباد» چون مجمع در منازل اطراف مدینه در کنار آب‌های «جهنیة» می‌زیسته است و از مدینه به یاوران امام ملحق شده است. او اجمالا به ادعای صاحب حدائق الوردیة تا روز عاشورا در خدمت امام بود و در آن روز روح بلندش به آسمان شهادت عروج کرد.

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«مجمع» پسر «زیاد» بود که در منزل «جهینة» در اطراف مدینه منوره می‌زیسته است. چون حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام از مدینه به سوی مکه معظمه حرکت فرمود مجمع به امام و یارانشان ملحق شد. آری، مردم وقتی از پیروز نشدن ظاهری امام باخبر شدند، تک‌تک و دسته‌دسته آن حضرت را رها کردند؛ اما او تا روز عاشورا ملازم رکاب آن حضرت بود و در راه خود ثابت قدم و پایدار ماند. مجمع در کربلا در برابر امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسید.

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«مسلم» فرزند «عوسجه»، فرزند «سعد» پسر «ثعلبة بن دوران» است. او از اهالی کوفه  او از اصحاب حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام بوده است.  مسلم چون «حبیب بن مظاهر» از قبیله بنی‌اسد بود. او مردی شریف، عابد و اهل مروت و سخاوت بود. تاریخ‌نویسان و سیره‌نویسان گفته‌اند مسلم بن عوسجه از کسانی بود که از کوفه به امام نامه نگاشت و سپس به امام وفادار ماند. او از زمره مردانی بود که وقتی مسلم بن عقیل به کوفه وارد شد، از مردم برای او بیعت گرفت.  اگر چه در تاریخ از دوران پر برکت عمر ایشان به تفصیل سخنی وجود ندارد، ولی بنابر زیارت ناحیه مقدسه، او اول شهیدی است که پیمان خویش با حسین علیه‌السلام را به انجام رسانید و در این زیارت‌نامه امام معصوم علیه‌السلام به پروردگار کعبه سوگند یاد کرده که او از رستگاران است. 

مسلم در کوفه ، در شب عاشورا ، صبح عاشورا و قبل شهادت و بعد از شهادت در ادامه مطلب

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۸ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«ابو الحتوف» فرزند «حارث انصاری» و برادر «سعد» منسوب به قبیله «بنی‌عجلان» است. او و برادرش از جمله خوارج بودند که با سپاه «ابن‌سعد» به کربلا آمده بودند.او پیش از ظهر عاشورا، پس از این که امام جان‌های پاک را به یاری طلبیدند، به حضرت پیوست و در حمایت از امام به شهادت رسید.  ناگفته نماند که سماوی در ابصار العین شهادت سعد و برادرش ابوالحتوف را تحت فائده ششم پس از شهادت امام دانسته است که بعید نیست در ثبت آن سهوی رخ داده باشد. درسی که می‌توان گرفت: انحراف خوارج چنان بالا بود که امام علی علیه‌السلام را گنهکار و گاه کافر تلقی می‌کردند. شگفت این که دعوت بیدارکننده حسینی منحرفان را به راه راست بازآورد تا افراد در ارشاد و هدایت بندگان خدا هرگز مأیوس نشوند. 

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«سعد» فرزند «حارث انصاری» است. سماوی او را فرزند «حرث» دانسته است. او به یقین یکی از سپاهیان لشکر «ابن‌سعد» و از اهالی کوفه بوده است .سعد برای جنگ با امام حسین علیه‌السلام از کوفه به همراه برادرش «ابوالحتوف» خارج شد. او پیش از آن که امام را یاری رساند از خوارج بود که به اشتباه راه کینه به امیرالمؤمنین علیه‌السلام را برگزیده بود، چنان که به معاویه هم ارادتی نداشت. او با شنیدن ندای غربت امام در برابر آن لشکر نابکار و کفرپیشه شمشیر کشید و در حمایت از امام به مقام شهادت فائز شد. آری، سعد همین که صدای امام و پس از آن صدای گریه و ضجه زنان و اطفال خیمه‌گاه حسینی را شنید، غیرتش به جوش آمد و با لشکر ابن‌سعد به نبرد پرداخت. این جنگ و درگیری که عده‌ای کشته و زخمی به همراه داشت، با شهادت سعد پایان یافت. رضوان خداوند بر او و همه جوانمردان روزگار. .درسی که می‌توان گرفت: اگر انسان پاره‌ای از راه را به انحراف رفته باشد، با درک حق، باید شهامت و شجاعت تغییر مسیر را داشته باشد 

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام


«مجمع» پسر «عبدالله بن مجمع بن مالک بن ایاس بن عبد مناة بن سعد» است. پدر مجمع، یعنی «عبدالله» از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بوده است.  اما «مجمع» را از تابعین و یاران امام علی علیه‌السلام دانسته‌اند. «مجمع» و پسرش «عائذ» از اهالی کوفه‌اند. او هنگامی که با خبر شد سفیر امام «قیس بن مسهر صیداوی» به شهادت رسیده و امام حسین علیه‌السلام در کربلا در محاصره است، به اتفاق گروهی چند تن از اهالی کوفه چون «عمرو بن خالد صیداوی»، «سعد» غلام او «جناده بن حرث»، و غلام «نافع بن هلال» از کوفه خارج و رهسپار کربلا شد تا این که در محلی به نام «عذیب الهجانات» به امام حسین علیه‌السلام ملحق شد.گزارش ابومخنف بدین گونه است: هنگامی که مجمع امام را ملاقات کرد، آن حضرت از وضع مردم آنجا پرسیدند، او در پاسخ گفت: «اشراف کوفه با رشوه‌های کلان خریداری شده‌اند و همیان‌های آنها پر شده، محبت آنها به آن رشوه‌ها تمایل یافته، و خیرخواهی آنها به آن سمت، خالص شده، پس دیگر مردم (غیر اشراف) دلشان به سوی شماست، ولی فردا شمشیرهایشان به سوی شما آخته است». امام فرمود: «از رسولی که به سوی شما فرستادم چه خبر؟» مجمع گفت: «منظورتان کیست؟» امام فرمود: «قیس بن مسهر»، مجمع گفت: «بله، او را حصین بن تمیم دستگیر کرد...».آری، بنابر نقل تاریخ‌نگاران و مقتل‌نویسان «مجمع» و هم‌پیمانانش در یاری امام هیچ تردید نکردند و در جمع انصار حسین تا روز شهادت (عاشورا) همگی به عهد خود پایدار ماندند. «مجمع» در زیارت ناحیه مقدسه نیز مورد سلام واقع شده است. 

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«جابر» پسر «حارث سلمانی» دیگر شهید کربلاست. پیش از این اشاره شد که «جابر» از همراهان «عمرو بن خالد صیداوی» و «مجمع» است که به امام حسین علیه‌السلام ملحق شده‌اند.درباره نحوه شهادت جابر گذشت که عده‌ای از یاران با همدیگر به طرف دشمن حمله کردند و مورد حمایت عباس علی علیه‌السلام قرار گرفتند.

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«سعد» غلام «عمرو بن خالد صیداوی» بود. او مردی با شرافت و دارای همتی بلند بود که «عمرو» را با عده‌ای دیگر از یاران از کوفه تا رسیدن به امام حسین علیه‌السلام همراهی کرد. «سعد» نیز چون «عمر» از اهالی کوفه بود.«سعد» همراه با «عمرو» و دیگران که همراه آمده بودند، وارد میدان شد و به شهادت رسید. پیش از این درباره نحوه شهادت مولای سعد - عمرو - سخن گفته‌ایم که تکرار آن پرهیز می‌کنیم. سعد در زیارت ناحیه مقدسه با عنوان سعید مورد سلام امام علیه‌السلام واقع شده است.

+ سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

و لا تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّةِ الأُولی /  و در (میان مردم) همانند ظهور (زن‌ها) در دوران جاهلیت نخستین (با آرایش و زینت بدون رعایت حجاب) ظاهر نشوید. (آیه 33 سوره احزاب)


1

+ دوشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ق.ظ نشر دهنده: سرباز سایبری

این عکس ها توسط آقای محمد جعفری یکی از هنرمندان شهر وردنجان گرفته شده است.


1

+ يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۸ ب.ظ نشر دهنده: سرباز سایبری

امام علی علیه السّلام فرمودند:

اَلدَّهرُ یَومانِ : یَومٌ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ فَإذا کانَ لَکَ فَلا تَبطَر وَ إذا کانَ عَلَیکَ فَاصطَبِر ؛
دنیا دو روز است : روزى به سود تو و روزى به زیان تو . هرگاه به سود تو بود ، سرکشى نکن و وقتى به زیان تو بود، شکیبایى پیشه کن .

غرر الحکم و درر الکلم، حدیث1917
+ يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۵۵ ب.ظ نشر دهنده: سرباز سایبری

«جنادة» پسر «حرث» است که او از مشاهیر شیعه و از اهالی کوفه است. او از صحابه امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود و در کوفه به همراهی مسلم دست به قیام زد. او دریافت امام حسین علیه‌السلام تنها شده است. از کوفه به همراهی عده‌ای چون «عمرو بن خالد صیداوی» به سوی امام علیه‌السلام حرکت کرد تا این که در «عذیب الهجانات» به امام ملحق شد. حر مانع الحاق آنها به امام شد، اما امام علیه‌السلام آنها را از خود دانستند و با حر برخورد کردند. جنادة در روز عاشورا بر سایر شهدا پیشی گرفت و در حمله‌ای با عده‌ای از یاران، صفوف اهل کوفه را از هم گسست. حضرت عباس بن علی علیه‌السلام به یاری آنها شتافت و آنها از دست دشمن خلاصی یافتند؛ اما آنها مایل نبودند که سالم برگردند و دشمن را نظاره کنند؛ این بود که همگی در یک محلی با دشمن درگیر شدند و به شهادت رسیدند. سلام خدا بر همه آنها باد. شیخ طوسی رحمه الله ایشان را از شهدای کربلا و صحابه امام حسین علیه‌السلام دانسته‌اند. 

+ يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۶ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عمرو» فرزند «خالد» است که چون «حبیب بن مظاهر» و نیز «قیس بن مسهر» از قبیله«بنی‌اسد» بوده است. عمرو از مردان شریف اهل کوفه بوده است. او مردی دوستدار اهل بیت علیهم‌السلام بود که پیش از آن در کوفه همراه «مسلم» قیام کرد تا این که اهل کوفه به سفیر امام خیانت کردند. «عمرو» چاره‌ای جز رفتن به پناهگاهی امن نداشت؛ هنگامی که خبر شهادت «قیس بن مسهر» به گوش او رسید و مطلع شد که اباعبدالله علیه‌السلام به «حاجر» رسیده است، به آن سمت حرکت کرد. در این سفر عده‌ای چون «سعد» غلام او و «مجمع العائذی» و نیز پسرش، و «جابر بن حارث سلمانی» و غلام «نافع بجلی» را به همراه داشت. راهنمای اینان «طرماح بن عدی طائی» بود.

حضور در کربلا و شهادت عمرو  در ادامه مطلب

+ يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عبدالرحمن» برادر «عبدالله» و دیگر فرزند عروه است. «عبدالرحمن» چون برادرش «عبدالله» از شیعیان و ارادتمندان امام علی علیه‌السلام و از بزرگان قبیله «بنی‌غفار» بوده است.

این دو برادر، به خدمت امام آمدند و از نزدیک شدن سپاه «عمر سعد» به اردوگاه امام، حضرت را مطلع ساخته و خود در برابر امام در حالی که یکی می‌جنگید و دیگری او را حمایت می‌کرد و کار را تمام می‌کرد به مقابله با دشمن پرداختند تا سرانجام به فوز شهادت نائل آمدند. او چون برادر شجاعش در زیارت رجبیه و نیز ناحیه مقدسه مورد سلام واقع شده است: «السلام علی عبدالله و عبدالرحمن ابنی عروة بن حراق الغفاریین».در حین مبارزه، این دو برادر این گونه دشمن را مورد خطاب قرار می‌داده‌اند: «قد علمت حقا بنو غفار و خندف بعد بنی نزارلنضربن معشر الفجار بکل عصب صارم بتاریا قوم ذودوا عن بنی الاطهار بالمشر فی و العنا الخطار» درسی که می‌توان گرفت: تا پای جان باید، در حفظ شخص و شخصیت امام کوشا بود.

+ يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«عبدالله» فرزند «عروة» بوده که او فرزند «حراق» و از قبیله «بنی‌غفار» است. «عبدالله» از شیعیان امام علی علیه‌السلام و از بزرگان قوم خود به شمار می‌آمده است. جد ایشان حراق از اصحاب حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بوده که در سه جنگ (صفین، جمل و نهروان) شرکت داشته است. ماجرای شهادت «عبدالله» بدین گونه است که عبدالله و برادرش در روز عاشورا نزد امام آمدند و گفتند: «ای اباعبدالله! سلام ما بر شما باد، دشمن به شما نزدیک شده درحالی  که دوست داریم در کنار شما بجنگیم، دشمن را از شما دور کنیم و مانع آنها بشویم» امام فرمود: «آفرین بر شما، نزدیک شوید». آن دو نزدیک شدند و با دشمن جنگ سختی کردند و به شهادت رسیدند. سروی شهادت عبدالله را در حمله نخستین دانسته است. .در زیارت ناحیه آمده «السلام علی عبدالله و... ابنی عروة بن حراق الغفاریین؛ سلام بر عبدالله و... دو پسران عروه پسر حراق غفاری»

+ يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام

«سیف» فرزند «حارث» فرزند «سریع» از قبیله همدان است. او به همراه برادر مادری خود «مالک بن عبد بن سریع» که پسر عموی او نیز بود در کربلا حضور یافت و در حمایت از امام و اهداف زنده او به شهادت رسید.پیش از ورود به میدان نبرد، او و پسر عمویش «مالک» متوجه امام حسین علیه‌السلام شدند و عرض کردند: «السلام علیک یابن رسول الله؛ ای پسر پیامبر! سلام بر تو باد» امام در پاسخ فرمود: «و علیکما السلام و رحمة الله؛ بر هر دوی شما سلام و رحمت الهی باد» این یاور فداکار در «زیارت رجبیه» و در زیارت ناحیه مقدسه مورد سلام امام واقع شده‌اند. .ابومخنف حادثه‌ای را نقل فرموده که خواندنی است: این دو برادر (سیف و مالک) در خدمت امام بودند. به ناگاه «حنظلة بن سعد» پیشی گرفت و به موعظه قوم پرداخت و جنگید تا به شهادت رسید. در این هنگام بود که این دو مرد از دیگران پیشی گرفتند و به خدمت امام آمدند و اذن نبرد گرفتند. پس از آن، هر کدام از دیگری حمایت می‌کرد و هوادار او می‌بود تا این که هر دو به شهادت رسیدند. .درسی که می‌توان گرفت: مؤمنان دو گونه‌اند: برخی امام را برای منافع خود می‌خواهند و برخی خود و تمام هستی خویش را برای امام می‌خواهند. گروه اول، خودپرستانی‌اند که از امام و دینشان برای خود و دنیای خویش سرمایه می‌اندوزند، ولی گروه دوم، بحق مسلمان‌اند و امام را پیشوا و رهبر واقعی خود دانسته‌اند. و از این راه، اهل ولایت و معرفت‌اند.

+ يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۱ ق.ظ نشر دهنده: بسیجی گمنام
باز نویسی قالب توسط گروه فرهنگی سردار هور